گنجینه تاریخ ما

شعر پارسی یا شعر کلاسیک فارسی به شکل امروزی آن بیش از هزار سال قدمت دارد. شعر فارسی بر پایه عروض است و عمداً در قالب های مثنوی، قصیده و غزل س روده شده است. در گنج تاریخ ما به اشعار شاعران نامی ایران زمین به رایگان دسترسی خواهید داشت. همچنین به مرور زمان امکانات مناسبی به این مجموعه اضافه خواهد شد.

بیدل دهلوی:چو شمع از ساز من دیگرکدام آهنگ برخیزد جبین بر خاک مالد گر ز رویم رنگ برخیزد

❈۱❈
چو شمع از ساز من دیگرکدام آهنگ برخیزد جبین بر خاک مالد گر ز رویم رنگ برخیزد
مژه واکردن آسان نیست زبن خوابی ‌که من دارم ز صیقل آینه پاها خورد تا زنگ برخیزد
❈۲❈
جهان ما و من ناموسگاه وهم می‌باشد چه امکان است از اینجا رسم نام و ننگ برخیزد
غرورش را بساط عجز ما آموخت رعنایی که آتش در نیستان چون فتد آهنگ برخیزد
❈۳❈
گر آزادی درین زندان‌سرا تا کی به خون خفتن دل بی‌مدعا از هر چه گردد تنگ برخیزد
جنون زین دشت و در هر جا غبار وحشتم گیرد کنم گردی که دور از من به صد فرسنگ برخیزد
فلک در گردش‌ است از وهم ‌ممکن ‌نیست‌ وارستن
مگر از پیش چشم این کاسه‌های بنگ برخیزد
❈۴❈
به حرف و صوت ازین کهسار نتوان برد افسردن قیامت صور بندد بر صدا تا سنگ برخیزد
گرانجانی مکن تا ننگ خفّت‌ کم‌کشد همت که هر کس مدتی یکجا نشیند لنگ برخیزد
❈۵❈
فریب صلح از تعظیم مغروران مخور بیدل رگ ‌گردن چو برخیزد به عزم جنگ برخیزد

فایل صوتی غزلیات غزل شمارهٔ ۱۱۳۷

صوتی یافت نشد!

تصاویر

تصویری یافت نشد!

کامنت ها