گنجینه تاریخ ما

شعر پارسی یا شعر کلاسیک فارسی به شکل امروزی آن بیش از هزار سال قدمت دارد. شعر فارسی بر پایه عروض است و عمداً در قالب های مثنوی، قصیده و غزل س روده شده است. در گنج تاریخ ما به اشعار شاعران نامی ایران زمین به رایگان دسترسی خواهید داشت. همچنین به مرور زمان امکانات مناسبی به این مجموعه اضافه خواهد شد.

بیدل دهلوی:به که چندی دل ما خامشی انشا باشد جرس قافلهٔ بی‌نفسیها باشد

❈۱❈
به که چندی دل ما خامشی انشا باشد جرس قافلهٔ بی‌نفسیها باشد
تا کی ای بیخبر از هرزه‌خروشیهایت کف افسوس خموشی لب گویا باشد
❈۲❈
گوشهٔ بیخبری وسعت دیگر دارد گرد آسوده همان دامن صحرا باشد
بر دل سوخته‌ام آب مپاش ای نم اشک برق این خانه مباد آتش سودا باشد
❈۳❈
نارسایی قفس تهمت افسرده‌ دلی‌ست مشکلی نیست ز خود رفتن اگر پا باشد
طلب‌افسرده شود همت اگرتنگ فضاست تپش موج به اندازهٔ دربا باشد
❈۴❈
یارب اندیشهٔ قدرت نکشد دامن دل زنگ این آینه ترسم ید بیضا باشد
بگدازید که در انجمن یاد وصال دل اگر خون نشود داغ تمنا باشد
❈۵❈
نسخهٔ جسم که بر هم زدن آرایش اوست کم شیرازه پسندید گر اجزا باشد
شعله‌ها زیرنشین علم دود خودند چه شود سایهٔ ما هم به سر ما باشد
❈۶❈
تو و نظاره نیرنگ دو عالم بیدل من و چشمی‌ که به حیرانی خود وا باشد

فایل صوتی غزلیات غزل شمارهٔ ۱۱۷۷

صوتی یافت نشد!

تصاویر

تصویری یافت نشد!

کامنت ها