گنجینه تاریخ ما

شعر پارسی یا شعر کلاسیک فارسی به شکل امروزی آن بیش از هزار سال قدمت دارد. شعر فارسی بر پایه عروض است و عمداً در قالب های مثنوی، قصیده و غزل س روده شده است. در گنج تاریخ ما به اشعار شاعران نامی ایران زمین به رایگان دسترسی خواهید داشت. همچنین به مرور زمان امکانات مناسبی به این مجموعه اضافه خواهد شد.

بیدل دهلوی:تبسم ریز لعلش‌گر نشان پرسد غبارم را ببوسد تا قیامت بوی‌گل خاک مزارم را

❈۱❈
تبسم ریز لعلش‌گر نشان پرسد غبارم را ببوسد تا قیامت بوی‌گل خاک مزارم را
ز افسوسی‌که‌دارد عبرت خون شهید من حنایی می‌کند سودن‌کف دست نگارم را
❈۲❈
مبادا دیدهٔ یعقوب توفان نموگیرد نگاری در سر راه تمنا انتظارم را
ز اشکم بر سر مژگان عنان داری نمی‌آید گر وتازی‌ست باصد شعله طفل نی سوارم‌را
❈۳❈
توقع هرچه‌باشد بی‌صداعی نیست ای‌ساقی قدح برسنگ زن تا بشکنی رنگ خمارم را
ز دل شورقیامت می‌دماند رشک همچشمی به هر آیینه منمایید روی‌گلعذارم را
❈۴❈
شرارکاغذم از فرصت عیشم چه می‌پرسی به رنگ رفته چشمکهاست‌گلهای بهارم را
به چشم بسته هم پیدا نشدگرد خیال من نهانتر از نهانها جلوه دادند آشکارم را
❈۵❈
هوس در عالم‌ناموس یکتایی نمی‌گنجد سراغش‌کن ز من هرجا تهی یابی‌کنارم را
گر این بیحاصلی از مزرع خشکم نمو دارد جبین هم دست‌خواهد از عرق شست‌آبیارم‌را
❈۶❈
چو آتش سرکشیها می‌کنم اما ازین غافل که جز افتادگی‌کس برنخواهد دشت بارم را
شررخیزست‌گرد پایمال بیکسی بیدل به یاد دامن قاتل مده خون شکارم را

فایل صوتی غزلیات غزل شمارهٔ ۱۱۸

صوتی یافت نشد!

تصاویر

تصویری یافت نشد!

کامنت ها