گنجینه تاریخ ما

شعر پارسی یا شعر کلاسیک فارسی به شکل امروزی آن بیش از هزار سال قدمت دارد. شعر فارسی بر پایه عروض است و عمداً در قالب های مثنوی، قصیده و غزل س روده شده است. در گنج تاریخ ما به اشعار شاعران نامی ایران زمین به رایگان دسترسی خواهید داشت. همچنین به مرور زمان امکانات مناسبی به این مجموعه اضافه خواهد شد.

بیدل دهلوی:تا مشرب محبت ننگ وفا نباشد باید میان یاران ما و شما نباشد

❈۱❈
تا مشرب محبت ننگ وفا نباشد باید میان یاران ما و شما نباشد
بر ما خطا گرفتن از کیش شرم دور است کس عبب‌کس نبیند تا بی‌حیا نباشد
❈۲❈
با هرکه هرچه گویی سنجیده بایدت گفت تا کفهٔ وقارت پا در هوا نباشد
ابرام بی‌نیازان ذلت‌کش غرض نیست گر در طلب بمیرد همت گدا نباشد
❈۳❈
از سفله آنچه زاید تعظیم را نشاید نقشی که جوشد از پا جز زیر پا نباشد
در پایت آنچه ریزد تا حشر برنخیزد خون وفاسرشتان رنگ حنا نباشد
❈۴❈
شمع بساط ما را مفت نفس‌شماری‌ ست این یک دو دم‌تعلق آتش چرا نباشد
حرف زبان تحقیق بی‌نشئهٔ اثر نیست در کیش ‌راستی‌ها تیر خطا نباشد
❈۵❈
چون موی چینی اینجا اظهار سرمه رنگ‌ست انگشت زینهاریم ما را صدا نباشد
خو دارد آن ستمگر با شیوهٔ تغافل بیگانه‌اش مفهمید گو آشنا نباشد
❈۶❈
بیرون این بیابان پر می زند غباری ای محرمان ببینید امید ما نباشد
شیرینی آنقدر نیست در خواب مخمل ناز مژگان بهم نچسبد تا بوریا نباشد
❈۷❈
فطرت نمی‌پسندد منظور جاه بودن تا استخوان به مغز است باب هما نباشد
در مجلسی‌ که ‌عزت موقوف‌ خودفروشی‌ست دیگر کسی چه باشد گر میرزا نباشد
❈۸❈
در صحبتی‌ که پیران باشند بی‌تکلف هرچند خنده باشد دندان‌نما نباشد
جز عجز راست ناید از عاریت‌سرشتان دوشی ‌که زیر بار است خم تا کجا نباشد
❈۹❈
گرد دماغ همت سرکوب هر بنایی‌ست قصر فلک بلند است گر پشت پا نباشد
در محفلی که احباب چون و چرا فروشند مگشا زبان‌ که شاید آنجا حیا نباشد
❈۱۰❈
بیدل همان نفس‌وار ما را به حکم تسلیم باید زدن در دل هر چند جا نباشد

فایل صوتی غزلیات غزل شمارهٔ ۱۱۸۴

صوتی یافت نشد!

تصاویر

تصویری یافت نشد!

کامنت ها

قطره بقایی
2018-12-02T10:08:10
درین جا چند واژه غلط تایپ شده است بند دوم مصرع دوم (کس عیب کس نبیند)مصرع سوم بند اول (هرچه گوئی سنجیده )مقطع غزل دو واژه به هم چسپیده است (نفس وار ما)بدرود