گنجینه تاریخ ما

شعر پارسی یا شعر کلاسیک فارسی به شکل امروزی آن بیش از هزار سال قدمت دارد. شعر فارسی بر پایه عروض است و عمداً در قالب های مثنوی، قصیده و غزل س روده شده است. در گنج تاریخ ما به اشعار شاعران نامی ایران زمین به رایگان دسترسی خواهید داشت. همچنین به مرور زمان امکانات مناسبی به این مجموعه اضافه خواهد شد.

بیدل دهلوی:نیام تیغ عالمگیر مستی موج می باشد خدنگ دلنشین نغمه را قندیل نی باشد

❈۱❈
نیام تیغ عالمگیر مستی موج می باشد خدنگ دلنشین نغمه را قندیل نی باشد
به دل غیر از خیال جلوه‌ات نقشی نمی‌یابم به جز حیرت‌کسی در خانهٔ آیینه‌ کی باشد
❈۲❈
ز باغ عافیت رنگ امیدی نیست عاشق را محبت غیر خون گشتن نمی‌دانم چه شی باشد
ز الفت چشم نگشایی به رنگ و بوی این گلشن که می‌ترسم نگاه عبرت‌آلودی ز پی باشد
❈۳❈
گذشتن برنتابد از سر این خاکدان همت که ننگ پاست طی کردن بساطی را که طی باشد
به بادی هم نمی‌سنجم نوای عیش امکان را به گوشم تا شکست استخوان آواز نی باشد
❈۴❈
ندارد از حوادث توسن فرصت عنان‌داری نواهای شکست خویش بر امواج هی باشد
توان از یک تغافل صد دهان هرزه‌گو بستن چه لازم رغبت طبعت به طشت‌ پر ز قی باشد
❈۵❈
جنون‌جوش است امشب مجلس‌کیفیت مستان مبادا چشم مستی در قفای جام می باشد
ز شور عجز، ما گردنکشان را لرزه می‌گیرد هجوم خاروخس بر روی آتش فصل دی باشد
❈۶❈
قفس‌فرسوده این تنگنایم ای هوس خون شو که می‌داند زمان رخصت پرواز کی باشد
نیابی جز امل شیرازهٔ سختی‌کشان بیدل مدار ستخوان در بندبند خلق پی باشد

فایل صوتی غزلیات غزل شمارهٔ ۱۲۱۰

صوتی یافت نشد!

تصاویر

تصویری یافت نشد!

کامنت ها