گنجینه تاریخ ما

شعر پارسی یا شعر کلاسیک فارسی به شکل امروزی آن بیش از هزار سال قدمت دارد. شعر فارسی بر پایه عروض است و عمداً در قالب های مثنوی، قصیده و غزل س روده شده است. در گنج تاریخ ما به اشعار شاعران نامی ایران زمین به رایگان دسترسی خواهید داشت. همچنین به مرور زمان امکانات مناسبی به این مجموعه اضافه خواهد شد.

بیدل دهلوی:بسکه چون‌گل پرده‌ها بر پرده شد سامان مرا پیرهن در جلوه آبم‌گرکنی عریان مرا

❈۱❈
بسکه چون‌گل پرده‌ها بر پرده شد سامان مرا پیرهن در جلوه آبم‌گرکنی عریان مرا
تا به پستی‌ها عروج اعتبارم‌گل‌کند خامشی چون آتش یاقوت زد دامان مرا
❈۲❈
از پی اصلاح ناهمواری طبع درشت آمد ورفت نفسها بس بود سوهان مرا
کاروان اشکم از عاجز متاعی‌ها مپرس آبله محمل‌کش است از دیده تا دامان مرا
❈۳❈
شوق دیدارم‌، چه‌سود ازخویش بیرون رفتنم دیدهٔ یعقوبم و جا نیست درکنعان مرا
ای طلب دروصل هم مشکن غبارجستجو آتشم‌گر زنده می‌خوهی ز پا منشان مرا
❈۴❈
در شکست من بنای ناامیدی محکم است فکر تعمیری ندارم تاکند ویران مرا
در غم‌آباد فلک چون خانهٔ وهم حباب نیست جزیک عقدهٔ تار نفس‌، سامان مرا
❈۵❈
زین سبکساری‌که در هرصفحه نقشم زایل است عشق ترسم محو سازد از دل یاران مرا
همچو شبنم نیست در آشوبگاه این چمن گوشهٔ امنی به غیر از دیدهٔ حیران مرا
❈۶❈
می رسد دلدار رومن‌عمریست‌ازخودرفته‌ام بک نگاه واپسین ای شوق برگردان مرا
در رهش چون خامه‌کار پستی‌ام بالاگرفت آنچه بیدل‌، ناخن پا بود، شد مژگان مرا

فایل صوتی غزلیات غزل شمارهٔ ۱۲۳

صوتی یافت نشد!

تصاویر

تصویری یافت نشد!

کامنت ها

حمید زارعیِ مرودشت
2016-05-15T22:05:07
بیت یازدهمیرسد دلدار و من عمریست از خود رفته امیک نگاه ِ وا پسین ای شوق برگردان مرا