گنجینه تاریخ ما

شعر پارسی یا شعر کلاسیک فارسی به شکل امروزی آن بیش از هزار سال قدمت دارد. شعر فارسی بر پایه عروض است و عمداً در قالب های مثنوی، قصیده و غزل س روده شده است. در گنج تاریخ ما به اشعار شاعران نامی ایران زمین به رایگان دسترسی خواهید داشت. همچنین به مرور زمان امکانات مناسبی به این مجموعه اضافه خواهد شد.

بیدل دهلوی:هرکجا عشاق را درد طلب منظور شد رفتن رنگ دو عالم خون یک ناسور شد

❈۱❈
هرکجا عشاق را درد طلب منظور شد رفتن رنگ دو عالم خون یک ناسور شد
رنگ منت برنمی‌دارد دل اهل صفا صبح‌ ، زخم خویش را خود مرهم‌کافور شد
❈۲❈
بسکه دیدم الفت آفاق لبریز گزند دیدهٔ احباب بر من خانهٔ زنبور شد
بیقرارانت دماغ حسرتی می‌سوختند یک شرر ازپرده بیرون‌زد چراغ طور شد
❈۳❈
دل چه سامان‌کز شکست آرزو بر هم نچید بس که مو آورد این چینی سر فغفور شد
بود بی‌تعمیریی صرف بنای کاینات دل خرابی‌کرد کاین ویرانه‌ها معمور شد
❈۴❈
ترک انصاف از رسوم انتظام یمن نیست بسکه چشم از معنی‌ام پوشید حاسد،‌کور شد
گاه توفان غضب از چین ابرو باک نیست از شکست پل نترسد سیل چون‌ پر زور شد
❈۵❈
زبن همه حسرت‌که مردم در خمارن مرده‌اند جمع شد خمیازه‌ای چند و دهان گور شد
آبله بی‌سعی پامردی نمی‌آید به دست ربشهٔ تاک از دویدن صاحب انگور شد
❈۶❈
محنت پیری‌ست بیدل حاصل عیش شباب هرکه ‌شب ‌می خورد خواهد صبحدم‌ مخمور شد

فایل صوتی غزلیات غزل شمارهٔ ۱۲۳۰

صوتی یافت نشد!

تصاویر

تصویری یافت نشد!

کامنت ها