گنجینه تاریخ ما

شعر پارسی یا شعر کلاسیک فارسی به شکل امروزی آن بیش از هزار سال قدمت دارد. شعر فارسی بر پایه عروض است و عمداً در قالب های مثنوی، قصیده و غزل س روده شده است. در گنج تاریخ ما به اشعار شاعران نامی ایران زمین به رایگان دسترسی خواهید داشت. همچنین به مرور زمان امکانات مناسبی به این مجموعه اضافه خواهد شد.

بیدل دهلوی:رم وحشی نگاه من غبارانگیز جولان شد سواد دشت امکان شوخی چشم غزالان شد

❈۱❈
رم وحشی نگاه من غبارانگیز جولان شد سواد دشت امکان شوخی چشم غزالان شد
به ذوق جلوهٔ او از عدم تا سر برآوردم چو توفان بهار از هرکف خاکم‌گریبان شد
❈۲❈
خموشی را زبانها می‌دهد اعجاز حسن او به چشمش سرمه تا بر خویشتن بالید مژگان شد
بقدر شوخی خطش سیاهی می‌کند داغم ز هر دودی کز آنجا گرد کرد اینجا چراغان شد
❈۳❈
طبیعت موج همواری زد از نومیدی مطلب بلند و پست‌ ما را دست ‌بر هم سوده سوهان شد
حجاب‌اندیش ‌خورشید حضور کیست ‌این گلشن که‌ گل چون صبح در گرد شکست ‌رنگ پنهان شد
❈۴❈
به رو‌ی غیر در بستم ز رنج جستجو رستم چراغ خلوتم آخر نگاه پیر کنعان شد
بهار صد گلستان مشربم از تازه‌روییها چو صحرایم گشاد جبه طرح‌انداز دامان شد
❈۵❈
زگنج فقر نقد عافیت جستم ندانستم که خواهد بوریا هم بهر فریادم نیستان شد
درین حرمان‌سرا قربی به این دوری نمی‌باشد منی در پرده می‌کردم تصور او نمایان شد
❈۶❈
به مژگان بستنی ‌کوته کنم افسانهٔ حسرت حریف انتظار مطلب نایاب نتوان شد
سراپا معنی دردم عبارت ختم‌ کن بیدل که من هر جا گریبان چاک‌ کردم ناله عریان شد

فایل صوتی غزلیات غزل شمارهٔ ۱۲۵۲

صوتی یافت نشد!

تصاویر

تصویری یافت نشد!

کامنت ها