گنجینه تاریخ ما

شعر پارسی یا شعر کلاسیک فارسی به شکل امروزی آن بیش از هزار سال قدمت دارد. شعر فارسی بر پایه عروض است و عمداً در قالب های مثنوی، قصیده و غزل س روده شده است. در گنج تاریخ ما به اشعار شاعران نامی ایران زمین به رایگان دسترسی خواهید داشت. همچنین به مرور زمان امکانات مناسبی به این مجموعه اضافه خواهد شد.

بیدل دهلوی:گل نکرد آهی‌که بر ما خنجر قاتل نشد آرزو برهم نزد بالی‌که دل بسمل نشد

❈۱❈
گل نکرد آهی‌که بر ما خنجر قاتل نشد آرزو برهم نزد بالی‌که دل بسمل نشد
دام محرومی درین دشت احتیاط آگهی‌ست وای بر صیدی‌که از صیاد خود غافل نشد
❈۲❈
دل به راحت‌ گر نسازد با گدازش واگذار گوهر ما بحر خواهد گشت اگر ساحل نشد
در بیابانی که ما را سر به کوشش داده‌اند جاده هم از خویش رفت و محرم منزل نشد
❈۳❈
شعله را خاموش گشتن پای از خود رفتن است داغ هم گردیدم و آسودگی حاصل نشد
گرچه رنگ این دو آتشخانه از من ریختند از جبینم چون شرر داغ فنا زایل نشد
❈۴❈
اعتبار اندیشگان آفت‌پرست کاهشند هیچکس‌بی‌خودگدازی شمع این محفل نشد
عافیت گر هست نقش پردهٔ واماندگی‌ست حیف پروازی‌که آگاه از پر بسمل نشد
❈۵❈
ذوق آغوش دویی در وصل نتوان یافتن بیخبرمجنون ما لیلی شد ومحمل نشد
نی‌گداز دل به‌کار آمد نه ریزشهای اشک بی‌تومشت خاک من برباد رفت وگل نشد
❈۶❈
در لباس قطره نتوان تلخی دریاکشید مفت آن خونی‌که خاکستر شد امّا دل نشد
غیرمن زین قلزم حیرت حبابی‌گل نکرد عالمی صاحبدل‌است امّاکسی بید‌ل نشد

فایل صوتی غزلیات غزل شمارهٔ ۱۲۵۸

صوتی یافت نشد!

تصاویر

تصویری یافت نشد!

کامنت ها

د. ق. مصلح بدخشانی
2020-11-24T19:06:09
غیر من زین قلزم حیرت حبابی‌گل نکردعالمی صاحبدل ‌است امّا کسی بید‌ل نشد!اوج زیبایی در غزل فارسی، ابوالمعانی گرانقدر، ای گنج شایگان، ای لعل بدخشان، و ای کان گهر!اعتبار اندیشگان آفت‌پرست کاهشندهیچکس‌بی‌خودگدازی شمع این محفل نشد