بیدل دهلوی:پر هما چه کند بخت اگر دگرگون شد اطاقه است دم ماکیان چو واژون شد
❈۱❈
پر هما چه کند بخت اگر دگرگون شد
اطاقه است دم ماکیان چو واژون شد
در اهل مزبله کسب کمال کناسیست
نباید اینهمه مقبول عالم دون شد
❈۲❈
جنون حرص پس از مرگ نیز درکار است
هزار گنج ته خاک ملک قارون شد
فسانهٔ تو اگر موجد عدم نشود
مبرهن است که لیلی نماند و مجنون شد
❈۳❈
بهگفتگو مده ازکاف حضور جسیت
عنان گسست چو از دانه ریشه بیرون شد
حصول آبلهپا مزد بیسر و پاییست
کفیل اینگهرم سعیکوه و هامون شد
❈۴❈
عروج عالم اقبال بیخودی دگر است
بهگردش آنچه ز رنگم پریدگردون شد
نوای ساز رعونت قیامتانگیز است
به خدمت رگ گردن نمیتوان خون شد
❈۵❈
بهار غیرت مرد آبیاری خون داشت
عرق چکید به کیفتی که گلگون شد
زمان فرصت هر چیز مغتنم شمرید
که تا به حشر نخواهد شد آنچه اکنون شد
❈۶❈
بر آن ستمزده بیدل ز عالم اوهام
چه ظلم رفت که مجنون نشد فلاطون شد
کامنت ها