گنجینه تاریخ ما

شعر پارسی یا شعر کلاسیک فارسی به شکل امروزی آن بیش از هزار سال قدمت دارد. شعر فارسی بر پایه عروض است و عمداً در قالب های مثنوی، قصیده و غزل س روده شده است. در گنج تاریخ ما به اشعار شاعران نامی ایران زمین به رایگان دسترسی خواهید داشت. همچنین به مرور زمان امکانات مناسبی به این مجموعه اضافه خواهد شد.

بیدل دهلوی:شب حسرت دیدار توام دام ‌کمین شد هر ذره ز اجزای من آیینه‌نگین شد

❈۱❈
شب حسرت دیدار توام دام ‌کمین شد هر ذره ز اجزای من آیینه‌نگین شد
خاکستر از اخگر چقدر شور برآورد دل سف‌رخت به رنگی‌که‌کبابم نمکین شد
❈۲❈
عبرتکدهٔ دهر ز بس خصم تسلی است چون چشم شررخانهٔ من خانهٔ زین شد
برق رم فرصت سر و برگ طلبم سوخت صد ناله تمنا نفس بازپسین شد
❈۳❈
زنداز نیرنگ خیالم چه توان‌کرد رحم است بر آن شخص‌که او آینه‌بین شد
انکار نمود آنچه ز صافی به در افتاد جوهربه‌رخ‌آینه روشنگرچین شد
❈۴❈
موهوس و این لنگر ادبار چه سوداست چون سایه نباید کلف روی زمین شد
ازبس بسه ره حسسرت صیاد نشستم وحشت به تغافل زد وپروازکمین شد
❈۵❈
گر هیچ نباشد به تپش خون شدنی هست ای آینه دل شو که نخواهی به ازین شد
بیدل عدم و هستی ما هیچ ندارد جزگرد خیالی‌که نه آن بود و نه این شد

فایل صوتی غزلیات غزل شمارهٔ ۱۲۶۴

صوتی یافت نشد!

تصاویر

تصویری یافت نشد!

کامنت ها

امیر حسین زنجانبر
2020-10-13T00:20:34
زندانی نیرنگ خیالم