گنجینه تاریخ ما

شعر پارسی یا شعر کلاسیک فارسی به شکل امروزی آن بیش از هزار سال قدمت دارد. شعر فارسی بر پایه عروض است و عمداً در قالب های مثنوی، قصیده و غزل س روده شده است. در گنج تاریخ ما به اشعار شاعران نامی ایران زمین به رایگان دسترسی خواهید داشت. همچنین به مرور زمان امکانات مناسبی به این مجموعه اضافه خواهد شد.

بیدل دهلوی:دل باز به جوش یارب آمد شب‌ رفت و سحرنشد شب‌ آمد

❈۱❈
دل باز به جوش یارب آمد شب‌ رفت و سحرنشد شب‌ آمد
اشک از مژه بسکه بی‌اثر پخت رحمم به زوال‌ کوکب آمد
❈۲❈
بی‌ روی تو یاد خلد کردم مرگی به عیادت تب آمد
شرمندهٔ رسم انتظارم جانی‌ که نبود بر لب آمد
❈۳❈
مستان خبریست در خط جام قاصد ز دیار مشرب آمد
وضع عقلای عصر دیدم دیوانهٔ ما مؤدب آمد
❈۴❈
از اهل دول حیا مجویید اخلاق کجاست‌، منصب آمد
از رفتن آبرو خبر گیر هرجا اظهار مطلب آمد
❈۵❈
گفتم چو سخن‌، رسم‌ به‌ گوشی هرگام به پیش من لب آمد
راجت در کسب نیستی بود از هر عمل این مجرب آمد
❈۶❈
بیدل نشدم دچار تحقیق آیینه به دست من شب آمد

فایل صوتی غزلیات غزل شمارهٔ ۱۲۷۷

صوتی یافت نشد!

تصاویر

تصویری یافت نشد!

کامنت ها

ناشناس
2015-10-23T08:37:44
شرمنده رسم انتظارم جانی که نبود بر لب آمد
نگهت الله
2020-12-12T10:47:43
به عوض راجت باید حاجت نوشته گردد
قمر مصلح بدخشانی
2022-09-09T04:18:24.7160953
در مصرع اول بیت دوم  به جای پخت، ریخت باید نوشت، پخت در اینجا معنایی ندارد و ریخت با مصرع اول و در مصرع دوم بیت با نزول مطابقت و همخوانی دارد، ق. مصلح بدخشانی
قمر مصلح بدخشانی
2022-09-09T04:24:49.5645314
منظورم زوال بود، اشتباهی نزول نوشته شده، به امید اغماض