گنجینه تاریخ ما

شعر پارسی یا شعر کلاسیک فارسی به شکل امروزی آن بیش از هزار سال قدمت دارد. شعر فارسی بر پایه عروض است و عمداً در قالب های مثنوی، قصیده و غزل س روده شده است. در گنج تاریخ ما به اشعار شاعران نامی ایران زمین به رایگان دسترسی خواهید داشت. همچنین به مرور زمان امکانات مناسبی به این مجموعه اضافه خواهد شد.

بیدل دهلوی:تمام شوقیم لیک غافل‌که دل به راه‌که می‌خرامد جگربه داغ‌که می‌نشیند نفس به آه‌که می‌خرامد

تمام شوقیم لیک غافل‌که دل به راه‌که می‌خرامد
جگربه داغ‌که می‌نشیند نفس به آه‌که می‌خرامد
ز اوج افلاک اگر نداری حضور اقبال بی‌نیازی
نفس به جیبت غبار دارد ببین سپاه‌که می‌خرامد
اگرنه رنگ ازگل تو دارد بهار موهوم هستی ما
به پردهٔ چاک این‌کتانها فروغ ماه‌که می‌خرامد
غبار هر ذره می‌فروشد به حیرت آیینهٔ تپیدن
رم غزالان این بیابان پی نگاه‌که می‌خرامد
ز رنگ‌گل تا بهار سنبل شکست دارد دماغ نازی
دراین‌گلستان ندانم امروزکه کج‌کلاه که می‌خرامد
اگر امید فنا نباشد نوید آفت‌زدای هستی
به این سر و برگ خلق آواره در پناه‌ که می‌خرامد
نگه به هرجا رسد چوشبنم زشرم می‌باید آب‌گشتن
اگر بداندکه بی‌محابا به جلوه‌گاه که می‌خرامد
به هرزه درپردهٔ من و ما غرور اوهام پیش بردی
نگشتی آگه که در دماغت هوای جاه که می‌خرامد
مگر ز چشمش غلط نگاهی فتاد بر حال زار بیدل
وگرنه آن برق بی‌نیازی پی گیاه که می‌خرامد

فایل صوتی غزلیات غزل شمارهٔ ۱۲۸۱

صوتی یافت نشد!

تصاویر

تصویری یافت نشد!

کامنت ها

اریب آغا ناشناس
2022-12-13T13:33:32.1715793
در شعرِ پنجم، مصرعِ دومی یک کهِ اضافی دارد که وزنِ شعر را خراب می‌کند. درست این طور هست: در این‌ گلستان ندانم امروز کج‌کلاهِ که می‌خرامد
حمیدرضا
2022-12-13T14:20:08.319398
اگر مبنا فقط وزن باشد، وزن «دوری» است و تنفس بین رکن‌های وزن اجازهٔ ظاهر شدن هجای کشیدهٔ منتهی به ساکن را در این جایگاه می‌دهد (در این گلستان --- ندانم امروز --- که کج کلاهِ -- که می‌خرامد). ترجیح جنابعالی که نمی‌خواهید «ز» را در انتهای رکن دوم بخوانید و متعلق به آنش بدانید و آن را برای حرکت دادن به ابتدای رکن بعد نگه می‌دارید باعث القای اشکال وزنی شده ( ... ندانم امرو --- ز کج کلاهِ ...). باید به نسخه‌های مرجع نگاه کرد و دید آیا بیدل از این عادت‌ها (جایگزینی هجای کشیدهٔ منتهی به ساکن در این وزن در جایگاه دور وزن) داشته یا خیر.