گنجینه تاریخ ما

شعر پارسی یا شعر کلاسیک فارسی به شکل امروزی آن بیش از هزار سال قدمت دارد. شعر فارسی بر پایه عروض است و عمداً در قالب های مثنوی، قصیده و غزل س روده شده است. در گنج تاریخ ما به اشعار شاعران نامی ایران زمین به رایگان دسترسی خواهید داشت. همچنین به مرور زمان امکانات مناسبی به این مجموعه اضافه خواهد شد.

بیدل دهلوی:شبم آهی ز دل در حسرت قاتل برون آمد سرش از ‌ید بال‌افشانتر از بسمل برون آمد

❈۱❈
شبم آهی ز دل در حسرت قاتل برون آمد سرش از ‌ید بال‌افشانتر از بسمل برون آمد
چه‌سازد عقل مسکین‌کر نپوشدکسوت مجنون که لیلی هرکجا بی‌پرده شد محمل برون آمد
❈۲❈
ندارد صرفهٔ عزت مقام خود نفهمیدن سخن‌صد پیش پا خورد اززبان‌کز دل برون آمد
به داغ فوت فرصت سوختن هم عالمی دارد چراغان‌کرد آن پروانه‌کز محفل برون آمد
❈۳❈
سراغ عافیت‌گم بود در وحشتگه امکان طلب از آبله فالی زد و منزل برون آمد
رهایی نیست از هستی بغیر از خاک‌کردیدن از این درپای عبرت هرکه شد ساحل برون آمد
❈۴❈
به ‌کوشش ربط نتوان داد اجزای هوایی را دل از خود جمع‌ کردن عقده مشکل برون آمد
ندارد حسن یکتایی ز جیب غیر جوشیدن حق از حق جلوه_گر شد باطل ازباطل برون آمد
❈۵❈
دماغ خاکساری هم عروج نشئه‌ای دارد من امیدی دماندم تا نهال از گل برون آمد
که دارد طاقت هم‌چشمی ظرف حباب من محیط ازخود تهی ‌گردید تا بیدل برون آمد

فایل صوتی غزلیات غزل شمارهٔ ۱۲۸۳

صوتی یافت نشد!

تصاویر

تصویری یافت نشد!

کامنت ها