گنجینه تاریخ ما

شعر پارسی یا شعر کلاسیک فارسی به شکل امروزی آن بیش از هزار سال قدمت دارد. شعر فارسی بر پایه عروض است و عمداً در قالب های مثنوی، قصیده و غزل س روده شده است. در گنج تاریخ ما به اشعار شاعران نامی ایران زمین به رایگان دسترسی خواهید داشت. همچنین به مرور زمان امکانات مناسبی به این مجموعه اضافه خواهد شد.

بیدل دهلوی:از دلم‌بگذشت و خون‌در چشم حیرت‌ساز ماند گرد رنگی یادگارم زان بهار ناز ماند

❈۱❈
از دلم‌بگذشت و خون‌در چشم حیرت‌ساز ماند گرد رنگی یادگارم زان بهار ناز ماند
پیش از ایجاد توهم جوهر جان داشت جسم تا پری در شوخی آمد شیشه از پرواز ماند
❈۲❈
کاروان ما و من یکسر شرر دنباله است امتیازی دامن وحشت‌گرفت و باز ماند
شمع یک‌رنگی ز فانوس خموشی روشن است نیست جز تار نفس چون ناله از آواز ماند
❈۳❈
امتیاز گوشه‌گیری دام راه کس مباد صید ما از آشیان در چنگل شهباز ماند
حلقهٔ سرگشتگی دارد به‌ گوش گردباد نقش‌پایی‌هم‌گر از مجنون به‌صحرا باز ماند
❈۴❈
کیست در راهت دلیل ‌کاروان شوق نیست ناله بال افشاند هرجا طاقت پرواز ماند
داغ نیرنگ وفا را چاره نتوان یافتن جلوه خلوت‌پرور و نظاره بیرون‌تاز ماند
❈۵❈
تا به بیرنگیست‌سیر پرفشانیهای رنگ یافت انجام آنکه سر در دامن آغاز ماند
صیقل تدبیر برآیینهٔ ما زنگ ریخت شعلهٔ این تیغ آخر در دهان‌گاز ماند
❈۶❈
یاد عمر رفته بیدل خجلت بیحاصلی‌ست باز پیوستن ندارد آنچه از ما باز ماند

فایل صوتی غزلیات غزل شمارهٔ ۱۲۹۵

صوتی یافت نشد!

تصاویر

تصویری یافت نشد!

کامنت ها