گنجینه تاریخ ما

شعر پارسی یا شعر کلاسیک فارسی به شکل امروزی آن بیش از هزار سال قدمت دارد. شعر فارسی بر پایه عروض است و عمداً در قالب های مثنوی، قصیده و غزل س روده شده است. در گنج تاریخ ما به اشعار شاعران نامی ایران زمین به رایگان دسترسی خواهید داشت. همچنین به مرور زمان امکانات مناسبی به این مجموعه اضافه خواهد شد.

بیدل دهلوی:شدی پیر وهمان دربند غفلت می‌کنی جان را به‌پشت خم‌کشی تاکی چوگردون بار امکان را

❈۱❈
شدی پیر وهمان دربند غفلت می‌کنی جان را به‌پشت خم‌کشی تاکی چوگردون بار امکان را
رباضت غره دارد زاهدان را لیک ازبن غافل گه از خودگرتهی‌گشتند برگردند همیان را
❈۲❈
بود سازتجرد لازم قبطع تعلفها- برش رد به عرض بی‌نیامی تیغ عریان را
مروت‌گر دلیل همت اهل‌کرم باشد چرا بر خاک ریزد آبروی ابر نیسان را
❈۳❈
جهان از شور دلها خانهٔ زنجیر خواهد شد میفشان بی‌تکلف دامن زلف پریشان را
به ذوق کامرانیهای عیش‌آباد رسوایی ز شادی لب نمی‌آید به هم چاک‌گریبان را
❈۴❈
دل از سطر نفس یک‌سرپیام شبهه می‌خواند دبیر ناز بر مکتوب ما ننوشت عنوان را
مروت‌کیشی الفت‌، وفا مشتاق بوداما غرور حسن رنگ ما تصورکرد پیمان را
❈۵❈
به مضراب سبب آهنگ اسرارم نمی‌بالد پریدنفای چشمم بال نگرفته‌ست مژگان را
به جزتسلیم‌، ساز جرأت دیگر نمی‌بینم خمیدن می‌کشد بیدل کمان ناتوانان را

فایل صوتی غزلیات غزل شمارهٔ ۱۳۳

صوتی یافت نشد!

تصاویر

تصویری یافت نشد!

کامنت ها

جواد مؤمنی
2011-04-03T22:01:31
الف. مصراع:بود ساز تجرد لازم 'قطع'تعلق هااصلاح شود.ب.وزن مصراع دوم همین بیت مغشوس است.ج.در بیت ماقبل آخر,بریدن 'ها'درست است.