گنجینه تاریخ ما

شعر پارسی یا شعر کلاسیک فارسی به شکل امروزی آن بیش از هزار سال قدمت دارد. شعر فارسی بر پایه عروض است و عمداً در قالب های مثنوی، قصیده و غزل س روده شده است. در گنج تاریخ ما به اشعار شاعران نامی ایران زمین به رایگان دسترسی خواهید داشت. همچنین به مرور زمان امکانات مناسبی به این مجموعه اضافه خواهد شد.

بیدل دهلوی:بر من فسون عجز در ایجاد خوانده‌اند چون‌گل به دامن آتش رنگم نشانده‌اند

❈۱❈
بر من فسون عجز در ایجاد خوانده‌اند چون‌گل به دامن آتش رنگم نشانده‌اند
خواهد عبیر پیرهن عافیت شدن خاکبببتری کز اخگر طبعم دمانده‌اند
❈۲❈
کس آگه از طبیعت عصیان‌پرست نیست بر روی خلق دامن‌ تر کم تکانده‌اند
دود دماغ نشو و نمای طبایع است چون شمع ریشه ‌ای همه در سر دوانده‌اند
❈۳❈
از هر نفس‌که ما و منی بال می‌زند دستی‌ست کز امید سلامت فشانده‌اند
باید چو شمع چشم ز خود بست و درگذشت بر ما همین پیام تسلی رسانده‌اند
❈۴❈
ممنون دستگیری طاقت که می‌شود ما را ز آستان ضعیفی نرانده‌اند
بانگ جرس شنو ز پی‌کاروان مدو هرجا رسیده ‌اند رفیقان نمانده ‌اند
❈۵❈
بیدل درین هوسکده مگذر ز پاس دل آیینه را به مجلس‌کوران نخوانده‌اند

فایل صوتی غزلیات غزل شمارهٔ ۱۳۳۷

صوتی یافت نشد!

تصاویر

تصویری یافت نشد!

کامنت ها

منصور محمدزاده
2010-11-05T12:19:11
خواهشمند است مورد زیر را تصحیح فرمایید: نادرست:خواهد عبیر پیرهن عافیت شدنخاکبببتری کز اخگر طبعم دمانده‌انددرست:خواهد عبیر پیرهن عافیت شدنخاکستری کز اخگر طبعم دمانده‌اند