گنجینه تاریخ ما

شعر پارسی یا شعر کلاسیک فارسی به شکل امروزی آن بیش از هزار سال قدمت دارد. شعر فارسی بر پایه عروض است و عمداً در قالب های مثنوی، قصیده و غزل س روده شده است. در گنج تاریخ ما به اشعار شاعران نامی ایران زمین به رایگان دسترسی خواهید داشت. همچنین به مرور زمان امکانات مناسبی به این مجموعه اضافه خواهد شد.

بیدل دهلوی:لاله و گل چشمک رمز خوان فهمیده‌اند زعفرانی هست کاین‌ها بر وفا خندیده‌اند

❈۱❈
لاله و گل چشمک رمز خوان فهمیده‌اند زعفرانی هست کاین‌ها بر وفا خندیده‌اند
زین گلستانم به گوش آواز دردی می رسد رنگ و بویی نیست اینجا بلبلان نالیده‌اند
❈۲❈
برغرور فرصت ما تا کجا خندد شباب آسیاها نیز اینجا رنگ گردانیده‌اند
سرنگونی با همه نشو و نما از ما برفت ناتوانان همچو مو پر منفعل بالیده‌اند
❈۳❈
به که غلتانی نخواند برگهر افسون ناز موجها بیتاب بودند این دم آرامیده‌اند
خواه برگردون سحر شو خواه در دریا حباب در ترازوی نفس جز باد کم سنجیده‌اند
❈۴❈
منکر وضع ندامت غافلست از ساز عیش دست‌ها اینجا دو برگ ‌گل به هم ساییده‌اند
نیست تدبیر وداع درد سر کار کمی بی‌تمیزان عقل‌کامل را جنون نامیده‌اند
❈۵❈
کل شوی تا دورگردون محرم عدلت‌ کند جزوها یکسر خط پرگار را کج دیده‌اند
از ادب تا یاد آن نرگس نچیند انفعال خانهٔ بیمار را دارالشفا نامیده‌اند
❈۶❈
حیرتی را مغتنم‌گیریدو عشرتها کنید محرمان از صد بهار رنگ یک‌ گل چیده‌اند
پیش هر نقش قدم ما را سجودی بردن است کاین به خاک‌افتادگان پای کسی بوسیده‌اند
❈۷❈
بی‌ادب بی دل به خاک نرگسستان نگذری شرمناکان با هم آنجا یک مژه خوابیده‌اند

فایل صوتی غزلیات غزل شمارهٔ ۱۳۴۱

صوتی یافت نشد!

تصاویر

تصویری یافت نشد!

کامنت ها

ح م
2016-09-19T20:36:00
در مصرع اول، خزان صحیح است، نه خوان.