گنجینه تاریخ ما

شعر پارسی یا شعر کلاسیک فارسی به شکل امروزی آن بیش از هزار سال قدمت دارد. شعر فارسی بر پایه عروض است و عمداً در قالب های مثنوی، قصیده و غزل س روده شده است. در گنج تاریخ ما به اشعار شاعران نامی ایران زمین به رایگان دسترسی خواهید داشت. همچنین به مرور زمان امکانات مناسبی به این مجموعه اضافه خواهد شد.

بیدل دهلوی:حاضران از دور چون محشر خروشم دیده‌اند دیده‌ها باز است لیک از راه گوشم دیده‌اند

❈۱❈
حاضران از دور چون محشر خروشم دیده‌اند دیده‌ها باز است لیک از راه گوشم دیده‌اند
با خم شوقم چه نسبت زاهد افسرده را میکشان هم یک دو ساغروار جوشم دیده‌اند
❈۲❈
سابه زنگ‌کلفت آیینهٔ خورشید نیست نشئهٔ صافم چه شد گر درد نوشم دیده اند
صورت پا در رکابی همچو شمع استاده‌ام رفته خواهد بود سر هم‌گر به دوشم دیده‌اند
❈۳❈
در خراباتی که حرف نرگس مخمور اوست کم جنونی نیست یاران‌ گر به هوشم دیده‌اند
تهمت‌آلود نفس چندین گریبان می‌درد چون سحر عریانم اما خرقه‌پوشم دیده‌اند
❈۴❈
کنج فقرم چون شرار سنگ بزم ایمنی‌ست مصلحتها در چراغان خموشم دیده‌اند
فرصت نازگلم پر بیدماغ رنگ و بوست خنده بر لب در دکان گلفروشم دید‌ه اند
❈۵❈
حال می‌پندارم و ماضی است استقبال من در نظر می‌آیم امروزی که دوشم دیده‌اند
شبنم‌آرایی‌ست بیدل شوخی آثار صبح هرکجا گل کرده باشم شرم‌کوشم دیده‌اند

فایل صوتی غزلیات غزل شمارهٔ ۱۳۴۲

صوتی یافت نشد!

تصاویر

تصویری یافت نشد!

کامنت ها

تیمور ناصری
2020-08-17T23:04:51
حاضران از دور چون محشر خروشم دیده‌انددیده‌ها باز ست لیک از (راه) گوشم دیده‌اند