بیدل دهلوی:محرم آهنگ دل شو سرمه بر آواز بند یک نفس از خامشی هم رشتهای بر ساز بند
❈۱❈
محرم آهنگ دل شو سرمه بر آواز بند
یک نفس از خامشی هم رشتهای بر ساز بند
خود گدازی کعبهٔ مقصود دارد در بغل
کم ز آتش نیستی احرام این انداز بند
❈۲❈
عاقبت بینی نظر پوشیدن است از عیب خلق
آنچه در انجام خواهی بستن از آغاز بند
نیست غیر از خاکساری پردهدار راز عشق
گرتوانی مشت خاکی شو لب غماز بند
❈۳❈
با خراش قلب، ممنون صفا نتوان شدن
خون شو ای آیینه راه منتپرداز بند
موج میباشدکلید قفل وسواس حباب
عقدهٔ دل وانمیگردد به تار ساز بند
❈۴❈
ننگ آزادیست بر وهم نفس دل بستنت
اینگره را همچو اشک از رشته بیرون تاز بند
زان لب خاموش شور دلگریبان میدرد
حیف باشد غنچهها را بر قبای ناز بند
❈۵❈
ناله میگویند پروازش به جایی میرسد
ای اثر مکتوب ما بر شعلهٔ آواز بند
دستگاه ما و من بر باد حسرت رفته گیر
هرچه میبندی به خود چون رنگ بر پرواز بند
❈۶❈
بیدل اینجا یأس مطلب فتح باب مدعاست
از شکست دلگشادی بر طلسم راز بند
کامنت ها