گنجینه تاریخ ما

شعر پارسی یا شعر کلاسیک فارسی به شکل امروزی آن بیش از هزار سال قدمت دارد. شعر فارسی بر پایه عروض است و عمداً در قالب های مثنوی، قصیده و غزل س روده شده است. در گنج تاریخ ما به اشعار شاعران نامی ایران زمین به رایگان دسترسی خواهید داشت. همچنین به مرور زمان امکانات مناسبی به این مجموعه اضافه خواهد شد.

بیدل دهلوی:آنکه از بوی بهارش رنگ امکان ریختند گرد راهش جوش زد آثار اعیان ریختند

❈۱❈
آنکه از بوی بهارش رنگ امکان ریختند گرد راهش جوش زد آثار اعیان ریختند
شاهد بزم خیالش تا درد طرف نقاب آرزوها شش جهت یک‌چشم حیران ریختند
❈۲❈
تا دم‌ کیفیت مجنون او آمد به یاد سینه‌چاکان ازل صبح از گریبان ریختند
آسمان زان چشم شهلا چشمکی اندیشه کرد از کواکب در کنارش نرگسستان ریختند
❈۳❈
حیرتی زد جوش از آن نقش قدم در طبع خاک تا نظر واکرد بر فرقش گلستان ریختند
از هوای سایهٔ دست کرم دربار او ابرها در جلوه آوردند و باران ریختند
❈۴❈
طرفی از دامانش افشاندند هستی زد نفس وز خرامش یاد کردند آب حیوان ریختند
از حضور معنی‌اش بی‌پرده شد اسرار ذات وز ظهور جسم او آیینهٔ جان ریختند
❈۵❈
نام او بردند اسمای قدم آمد به عرض از لب او دم زدند آیات قرآن ریختند
از جمالش صورت علم ازل بستند نقش وز کمالش معنی تحقیق انسان ریختند
❈۶❈
غیر ذاتش نیست بیدل در خیال‌آباد صنع هرچه این بستند نقش و هر قدر آن ریختند

فایل صوتی غزلیات غزل شمارهٔ ۱۳۵۷

صوتی یافت نشد!

تصاویر

تصویری یافت نشد!

کامنت ها

فرشاد منصوریان
2010-09-18T14:28:47
در متن اعراب گذاری نشده ولی چاپ در دو جلدی غزلهای بیدل نوشته شده : از هوای سایهء دست کرم دُربار او که به نظر بنده کردم دَربار درست تر می اید لطفا شما هم به این قضیه بیاندیشید