گنجینه تاریخ ما

شعر پارسی یا شعر کلاسیک فارسی به شکل امروزی آن بیش از هزار سال قدمت دارد. شعر فارسی بر پایه عروض است و عمداً در قالب های مثنوی، قصیده و غزل س روده شده است. در گنج تاریخ ما به اشعار شاعران نامی ایران زمین به رایگان دسترسی خواهید داشت. همچنین به مرور زمان امکانات مناسبی به این مجموعه اضافه خواهد شد.

بیدل دهلوی:گر آگهی به سیر فنا و بقا بخند عبرت بهانه‌جوست بر این خنده‌ها بخند

❈۱❈
گر آگهی به سیر فنا و بقا بخند عبرت بهانه‌جوست بر این خنده‌ها بخند
گل رستن و بهار دمیدن چه لازم است در زیر لب چو آبلهٔ زیر پا بخند
❈۲❈
افسردی ای شرر به فشار شکفتگی آخرتو راکه‌گفت در این تنگنا بخند
مستغنی از گل است مزار شهید عشق ای غنچه لب‌، توبر سرخاکم بیا بخند
❈۳❈
فرصت کمین وعدهٔ فردا دماغ کیست ای‌گل بهار رفت برای خدا بخند
منعم‌! غبار چهرهٔ محتاج‌، شستنی‌است بر فقر گریه گر نکنی بر غنا بخند
❈۴❈
چندین سحر به وهم پرافشان ناز رفت یک‌گل تونیز از لب بام هوا بخند
درپرده خون حسرت بی‌دست وپا مریز گاهی چو اشک گریهٔ دندان‌نما بخند
❈۵❈
صدگل بهارمنتظر یک جنون توست آتش به صفحه‌ات زن و سرتا به پا بخند
با صبح ‌گفتم از چه بهار است خنده‌ات گفت اندکی تو هم زتکلف برآ بخند
❈۶❈
بر شام ما چو شمع جوانی بسی ‌گریست پیری‌ کنون تو گل‌ کن و بر صبح ما بخند
بیدل بهار عمر شکفتن چه خنده است ای غافل از نفس عرقی از حیا بخند

فایل صوتی غزلیات غزل شمارهٔ ۱۳۷۰

صوتی یافت نشد!

تصاویر

تصویری یافت نشد!

کامنت ها