گنجینه تاریخ ما

شعر پارسی یا شعر کلاسیک فارسی به شکل امروزی آن بیش از هزار سال قدمت دارد. شعر فارسی بر پایه عروض است و عمداً در قالب های مثنوی، قصیده و غزل س روده شده است. در گنج تاریخ ما به اشعار شاعران نامی ایران زمین به رایگان دسترسی خواهید داشت. همچنین به مرور زمان امکانات مناسبی به این مجموعه اضافه خواهد شد.

بیدل دهلوی:حسرت زلف توام بود شکستم دادند وصل می‌خواستم آیینه به دستم دادند

❈۱❈
حسرت زلف توام بود شکستم دادند وصل می‌خواستم آیینه به دستم دادند
بیخود شیوهٔ نازم که به یک ساغر رنگ نُه فلک گردش از آن نرگس مستم دادند
❈۲❈
دل خون‌ گشته‌ که آیینهٔ درد است امروز حیرتی بود که در روز الستم دادند
صد چمن جلوه ببالد زغبارم تا حشر گه به جولان تویی رنگ شکستم دادند
❈۳❈
فال جولان چه زنم قطرهٔ ‌گوهر شده‌ام آنقدر جهد که یک آبله بستم دادند
بهر تسلیم غبار به هوا رفتهٔ من سجده‌ کم نیست به هرجاکه نشستم دادند
❈۴❈
چه توان ‌کرد که در قافلهٔ عرض نیاز جرس آهنگ دل ناله‌پرستم دادند
نه فلک دایرهٔ مرکزتسلیم من است دستگاه عجب از همت پستم دادند
❈۵❈
ناوک همتم از جوشن اسباب‌گذشت به تغافل چقدر صافی شستم دادند
بیدل از قسمت تشریف ازل هیچ مپرس اینقدر دامن آلوده که هستم دادند

فایل صوتی غزلیات غزل شمارهٔ ۱۳۷۲

صوتی یافت نشد!

تصاویر

تصویری یافت نشد!

کامنت ها