گنجینه تاریخ ما

شعر پارسی یا شعر کلاسیک فارسی به شکل امروزی آن بیش از هزار سال قدمت دارد. شعر فارسی بر پایه عروض است و عمداً در قالب های مثنوی، قصیده و غزل س روده شده است. در گنج تاریخ ما به اشعار شاعران نامی ایران زمین به رایگان دسترسی خواهید داشت. همچنین به مرور زمان امکانات مناسبی به این مجموعه اضافه خواهد شد.

بیدل دهلوی:حاصل عافیت آنها که به دامن‌کردند چو خموشی نفس سوخته خرمن کردند

❈۱❈
حاصل عافیت آنها که به دامن‌کردند چو خموشی نفس سوخته خرمن کردند
دل ز هستی چه خیال است مکدر نشود از نفس‌خانهٔ این آینه روشن کردند
❈۲❈
شعلهٔ دردم و تنن لاله‌ستان می‌جوشم هرکجا داغ تو بود آینهٔ من‌کردند
آه ازین جلوه‌فروشان مروّت دشمن کز تغافل چقدر آینه آهن‌کردند
❈۳❈
جلوه آنجاکه بهار چمن بیرنگیست صیقل آینه موقوف شکستن کردند
در مقامی ‌که تمنا به خیالت می‌سوخت شرری جست ز دل وادی ایمن ‌کردند
❈۴❈
چون نفس جرات جولان چقدر بیدردی‌ست پای ما راکه ز دل آبله دامن‌کردند
نوبهار آنهمه مشاطگی خاک نداشت خون ما زنخت به این رنگ‌که‌گلشن‌کردند
❈۵❈
نرگسستان جهان وعده‌گه دیداری‌ست کز تحیر همه جا آینه خرمن ‌کردند
ای خوش آن موج‌که در طبع‌گهر خاک شود عجز بالیدهٔ ما را رگ گردن‌ کردند
❈۶❈
زخم درکیش ضعیفی اثر ایجاد رفوست کشتهٔ رشکم ازآن تیغ‌که سوزن‌کردند
یک سپند آنهمه سامان نفروشد بیدل عقده‌ای داشت دل سوخته شیون‌ کردند

فایل صوتی غزلیات غزل شمارهٔ ۱۳۷۵

صوتی یافت نشد!

تصاویر

تصویری یافت نشد!

کامنت ها

حمید زارعی مرودشت
2016-05-13T00:33:10
بیت هشتم رو تصحیح بفرمایید..نوبهار آن همه مشاطگی خاک نداشتخون ما (ریخت) باین رنگ که گلشن کردند
حمید زارعی مرودشت
2016-05-13T00:29:38
بیت سوم رو تصحیح بفرماییدشعلهٔ دردم و (زین) لاله‌ستان می‌جوشمهرکجا داغ تو بود آینهٔ من‌کردند