بیدل دهلوی:نظر برکجروان از راستان بیش استگردونرا که خاتم بیشتر دردل نشاند نقش واژون را
❈۱❈
نظر برکجروان از راستان بیش استگردونرا
که خاتم بیشتر دردل نشاند نقش واژون را
شهیدم لیک میدانمکه عشق عافیت دشمن
چویاقوتم به آتش میبرد هر قطرهٔ خون را
❈۲❈
در آغوش شکنج دام الفت راحتی دارم
خیال زلف لیلی سایهٔ بیدست مجنون را
گر از شور حوادث آگهی سر درگریبانکن!
حصار عافیت جز خم نمیباشد فلاطون را
❈۳❈
نه تنها اغنیا را چرخ برمیدارد از پستی
زمین هملقمههای چرب داندگنج قارون را
شعور جسم زنجیریست در راه سبکروحان
کهچونخط نقشبندد، پایرفتن نیستمضمونرا
❈۴❈
دل است آن تخم بیرنگیکه بهر جستجوی او
جگر سوراخ سوراخ استنه غربالگردون را
بهقدرکوشش عشق ست نعل حسن درآتش
صدای ثیشهٔ فرهاد مهمیز استگلگون را
❈۵❈
خیال ماسوا فرش است دروحدتسرای دل
درون خویش دارد خانهٔ آیینه بیرون را
حوادثمژدهٔامناست اگردلجمعشدبیدل
گهرافسانهداندشورش امواججیحون را
کامنت ها