بیدل دهلوی:صد ابد عیش طربخانهٔ دنیا بخشند نفسیگر به دل سوختهام جا بخشند
❈۱❈
صد ابد عیش طربخانهٔ دنیا بخشند
نفسیگر به دل سوختهام جا بخشند
سیر خمخانهٔ کثرت به دماغم زده است
شایدم نشئهٔ تحقیق دو بالا بخشند
❈۲❈
خون سعی از جگر سنگ چکاند هرجا
طاقتی از دل عشاق به مینا بخشند
آبروبی چوگل آینه برکف دارم
لالهرویان مگرم رنگ تماشا بخشند
❈۳❈
فیض عشاق اگر عام کند رخص عشق
با خزان پیرهن رنگ ز سیما بخشند
شوق بر کسوت ناموس جنون میلرزد
عوض داغ مبادا ید بیضا بخشند
❈۴❈
صبحگلزار وفا نالهٔ بیتاثیریست
اثر آن به که به انفاس مسیحا بخشند
نقش نیرنگ دو عالم رقم لوح دل است
همه از ماست گر این آینه بر ما بخشند
❈۵❈
از نواهای یک آهنگ ازل هیچ مپرس
حکم سر دادن شوقست اگر پا بخشند
آرزو داغ امیدیست خدایا مپسند
که جگر خون شود و نشئه به صهبا بخشند
❈۶❈
شسته میجوشد ازین بحرخط نسخهٔ موج
جرم ما قابل آن نیست که فردا بخشند
بیدل آزادی من در قفس گمنامیست
دام راه است اگر شهرت عنقا بخشند
کامنت ها