گنجینه تاریخ ما

شعر پارسی یا شعر کلاسیک فارسی به شکل امروزی آن بیش از هزار سال قدمت دارد. شعر فارسی بر پایه عروض است و عمداً در قالب های مثنوی، قصیده و غزل س روده شده است. در گنج تاریخ ما به اشعار شاعران نامی ایران زمین به رایگان دسترسی خواهید داشت. همچنین به مرور زمان امکانات مناسبی به این مجموعه اضافه خواهد شد.

بیدل دهلوی:به‌گلشنی‌که دهم عرض شوخی او را تحیرآینهٔ رنگ می‌کند بو را

❈۱❈
به‌گلشنی‌که دهم عرض شوخی او را تحیرآینهٔ رنگ می‌کند بو را
خموش‌گشتم و اسرار عشق پنهان نیست کسی چه چاره‌کند حیرت سخنگو را
❈۲❈
سربریده‌هم‌اینجا چوشمع بیخواب‌است مگر به بالش داغی نهیم پهلو را
ندانم از اثرکوشش کدام دل است که می‌کشند به پابوس یارگیسو را
❈۳❈
چه ممکن است نگرددکباب حیرانی نموده‌اند به آیینه جلوة او را
به سینه تا نفسی هست‌، مشق حسرت‌کن امل به رنگ‌کشیده‌ست خامهٔ مو را
❈۴❈
غبار آینه‌گشتی‌، غبار دل مپسند مکن به زشتی روجمع، زشتی خورا
اگر به خوان فلک فیض نعمتی می‌بود نمی‌نمود هلال استخوان‌ پهلو را
❈۵❈
دمی به یاد خیال تو سر فرو بردم به آفتاب رساندم دماغ زانو را
گرفته است سویدا سواد دل بیدل تصرفی‌ست درین دشت چشم آهو را

فایل صوتی غزلیات غزل شمارهٔ ۱۴۲

صوتی یافت نشد!

تصاویر

تصویری یافت نشد!

کامنت ها