گنجینه تاریخ ما

شعر پارسی یا شعر کلاسیک فارسی به شکل امروزی آن بیش از هزار سال قدمت دارد. شعر فارسی بر پایه عروض است و عمداً در قالب های مثنوی، قصیده و غزل س روده شده است. در گنج تاریخ ما به اشعار شاعران نامی ایران زمین به رایگان دسترسی خواهید داشت. همچنین به مرور زمان امکانات مناسبی به این مجموعه اضافه خواهد شد.

بیدل دهلوی:میل هوس ز عافیتم فرد می‌کند گر بشکنم‌کلاه‌، دلم درد می‌کند

❈۱❈
میل هوس ز عافیتم فرد می‌کند گر بشکنم‌کلاه‌، دلم درد می‌کند
تسلیم تحفه‌ای‌ست‌ که طبعم بر اهل ذوق چو میوهٔ رسیده ره‌آورد می‌کند
❈۲❈
خال زباد تختهٔ خاک اختراع‌ کیست دل را خیال مهرهٔ این نرد می‌کند
پر در تلاش خرمی این چمن مباش افراط آب چهرهٔ گل زرد می‌کند
❈۳❈
رم می‌خورد ز سایهٔ غیرت فسردگی تمثال مرد آینه را مرد می‌کند
از می حذر کنید که این دشمن حیا کاری که از ادب نتوان کرد می‌کند
❈۴❈
چینی علاج تشنگی حرص جاه نیست آب سفال دل ز هوس سرد می‌کند
زنگار اگرنه پردهٔ ناموس راز اوست آیینه را خیال که شبگرد می‌کند
❈۵❈
عزم فنا به شیشهٔ ساعت نهفته‌ایم بیدل به پرده رفتن ماگرد می‌کند

فایل صوتی غزلیات غزل شمارهٔ ۱۴۳۳

صوتی یافت نشد!

تصاویر

تصویری یافت نشد!

کامنت ها

احمد محمود امپراطور امپراطور
2019-07-07T20:16:39
از می حذر کنید که این دشمن حیاکاری که از ادب نتوان کرد می‌کندحضرت بیدل رح
m
2019-07-07T21:34:07
شراب را چه گنه زانکه ابله ی نوشد زبان به هرزه گشاید، دهد زدست ورق