بیدل دهلوی:اول ،در عدم، دهنت باز میکند تاکاف و نون تهیهٔ آواز میکند
❈۱❈
اول ،در عدم، دهنت باز میکند
تاکاف و نون تهیهٔ آواز میکند
آهنگ صور خیز تو در هر نفس زدن
ساز هزار عالم ناساز میکند
❈۲❈
هرگاه میدهی به زبان رخصت سخن
جبریل بال میزند و ناز میکند
نیرنگ اعتبار بهار تجددت
با هم چه رنگها که نه گلباز میکند
❈۳❈
شام ابد به جیب تو سر میبرد فرو
صبح ازل زتو سخن آغاز میکند
هر رنگ و بو که میدمد از نوبهار صنع
آیینهٔ خیال تو پرداز میکند
❈۴❈
گر فطرت تو پر نزند در فضای قدس
خاک فسرده راکه فلکتاز میکند
زبنباغ نی دمیدن صبحی و نی گلیست
سحرآفرین تبسمت اعجاز میکند
❈۵❈
این عرصه تا کجا نشود پایمال ناز
رخش تعین تو تک و تاز میکند
روز و شبی در انجمن اعتبار نیست
چشم تو میزند مژه و باز میکند
❈۶❈
بیدل تآملی که در این گلشن خیال
رنگ شکستهٔ تو چه پرواز میکند
کامنت ها