گنجینه تاریخ ما

شعر پارسی یا شعر کلاسیک فارسی به شکل امروزی آن بیش از هزار سال قدمت دارد. شعر فارسی بر پایه عروض است و عمداً در قالب های مثنوی، قصیده و غزل س روده شده است. در گنج تاریخ ما به اشعار شاعران نامی ایران زمین به رایگان دسترسی خواهید داشت. همچنین به مرور زمان امکانات مناسبی به این مجموعه اضافه خواهد شد.

بیدل دهلوی:مفلسی دست تهی بر سودن ارزانی کند پنجهٔ بیکار بیعت با پشیمانی کند

❈۱❈
مفلسی دست تهی بر سودن ارزانی کند پنجهٔ بیکار بیعت با پشیمانی کند
چشم‌ من از درد بیخوابی‌ در این‌ وادی‌ گداخت سایهٔ خاری نشد پیدا که مژگانی کند
❈۲❈
از حیا هم شرم می‌دارم ز ننگ اشتهار جامهٔ پوشندکی حیف است عریانی کند
دل به غفلت نه‌ که دردفع تمیز خوب و زشت خانهٔ آیینه را زنگار دربانی کند
❈۳❈
جز به موقع آبروریزی‌ست عرض هر کمال غیر موسم ابر بر دریا چه نیسانی‌کند
تا به همواری رسد دور درشتیهای طبع هرکه را رنگی‌ست باید آسیابانی کند
❈۴❈
سبحه را گردآوری چون حلقهٔ زنار نیست کفر چون هموار شدکار مسلمانی کند
نامه‌ای دارم بهار انشا که طبع بلبلش چون صریر خامه پیش از خط غزلخوانی‌ کند
❈۵❈
بی‌تامل هرزه‌نالیهایم از خود می‌برد کاش چون بند نی‌ام خجلت‌ گریبانی‌ کند
شرم بیدردی عرق می‌خواهد ای بیدل مباد بی‌نمی‌ها دیده را محتاج پیشانی کند

فایل صوتی غزلیات غزل شمارهٔ ۱۴۵۴

صوتی یافت نشد!

تصاویر

تصویری یافت نشد!

کامنت ها