گنجینه تاریخ ما

شعر پارسی یا شعر کلاسیک فارسی به شکل امروزی آن بیش از هزار سال قدمت دارد. شعر فارسی بر پایه عروض است و عمداً در قالب های مثنوی، قصیده و غزل س روده شده است. در گنج تاریخ ما به اشعار شاعران نامی ایران زمین به رایگان دسترسی خواهید داشت. همچنین به مرور زمان امکانات مناسبی به این مجموعه اضافه خواهد شد.

بیدل دهلوی:اتفاق است آنکه هردشوار را آسان نمود ورنه از تدبیر یک ناخن ‌گره نتوان‌ گشود

❈۱❈
اتفاق است آنکه هردشوار را آسان نمود ورنه از تدبیر یک ناخن ‌گره نتوان‌ گشود
گر به شهرت مایلی با بی‌نشانی ساز کن دهر نتواند نمودن آنچه عنقا وانمود
❈۲❈
آرزو از نفی ما اثبا یار ایجاد کرد هرچه ازآثار مجنون‌ کاست بر لیلی فزود
صافی دل تهمت‌آلودکلف شد از حسد رنگ آب از سیلی امواج می‌گردد کبود
❈۳❈
حیف طبعی‌کز وبال‌کبر وکین آگاه نیست خاک ریزید از مزاری چند در چشم حسود
راحت این بزم برترک طمع موقوف بود دستها بر هم نهادیم از طلب‌، مژگان غنود
❈۴❈
حسن یکتا بیدل از تمثال دارد انفعال جای زنگارت همین آیینه می‌باید زدود

فایل صوتی غزلیات غزل شمارهٔ ۱۴۷۵

صوتی یافت نشد!

تصاویر

تصویری یافت نشد!

کامنت ها

کایسا
2023-09-18T17:57:10.6717336
توضیح بیت هفتم: حسن یکتا بیدل از تمثال دارد انفعال جای زنگارت همین آیینه می‌باید زدود   بیدل همین مفهمومو یه جای دیگه می‌گه:   از کجا وهم دو رنگی به قدح ریخته بنگم حسن‌، بی رنگ و من بی‌خبر آیینه به چنگم   می‌گه حسن رنگی نداره و من آینه گرفتم دستم که چیو نگاه کنم؟   کلا می‌گه این زیبایی رنگ نداره، یه جا دیگه می‌گه:   جلوه‌ها بی‌رنگی و آیینه‌ها بی‌امتیاز حیرتی دارم چرا آیینه‌دارم کرده‌اند!