بیدل دهلوی:تاآینهروبروی ما بود گلچین بهار کهربا بود
❈۱❈
تاآینهروبروی ما بود
گلچین بهار کهربا بود
یاد دم عشرتی که چون صبح
آیینهٔ ما نفسنما بود
❈۲❈
فریاد شکستهرنگی ما
عمری چو نگاه سرمهسا بود
شد عجز حجاب ورنه از دل
تاکوی تو راه ناله وابود
❈۳❈
آیینه چه سان گرفت حیرت
ازعکس تو دست در حنا بود
جوشید ز شعلهٔ تو داغم
سرچشمهٔ عجز، کبریا بود
❈۴❈
در راه تو هرچه از غبارم
برداشت فلک کف دعا بود
هر آه که برکشیدم از دل
چون موج به گوهر آشنا بود
❈۵❈
دل نیز چو سینه استخوان داشت
تا یاد خدنگ او هما بود
بشکست دل و نکرد آهی
این شیشه عجب تنک صدا بود
❈۶❈
خون شد دل و ساغر چمن زد
میخانهٔ ماگداز ما بود
بیدل تاجی که دیدی امروز
فردا بینی نشان پا بود
کامنت ها