گنجینه تاریخ ما

شعر پارسی یا شعر کلاسیک فارسی به شکل امروزی آن بیش از هزار سال قدمت دارد. شعر فارسی بر پایه عروض است و عمداً در قالب های مثنوی، قصیده و غزل س روده شده است. در گنج تاریخ ما به اشعار شاعران نامی ایران زمین به رایگان دسترسی خواهید داشت. همچنین به مرور زمان امکانات مناسبی به این مجموعه اضافه خواهد شد.

بیدل دهلوی:هرکه را اجزای موهوم نفس دفتر بود گر همه چون صبح بر چرخش بود ابتر بود

❈۱❈
هرکه را اجزای موهوم نفس دفتر بود گر همه چون صبح بر چرخش بود ابتر بود
عشرت هر کس به قدر دستگاه وضع اوست گلخنی را دود ریحانست و گل اخگر بود
❈۲❈
هرکه هست از همدم ناجنس ایذا می‌کشد رگ ز دست خون فاسد در دم نشتر بود
با ادب سر کن به خوبان ورنه در بی‌طاقتی بال پروانه گلوی شمع را خنجر بود
❈۳❈
تا توانی از غبار بیکسی سر برمتاب گوهر از گرد یتیمی صاحب افسر بود
مایهٔ نومیدیی در کار دارد سعی آه بی‌شکستن نیست ممکن تیر ما را پر بود
❈۴❈
همچو مجنون هر که را از داغ سودا افسری‌ست گردبادش خیمه و ریگ روان لشکر بود
ای جنون برخیز تا مینای گردون بشکنیم طالع برگشته تا کی گردش ساغر بود
❈۵❈
بی‌فنا مژگان راحت گرم نتوان یافتن شمع را خواب فراغت در ره صرصر بود
تا سراغی واکشم از وحشت موهوم خلق آتش این کاروانها کاش خاکستر بود
❈۶❈
انحراف طور خلق از علت بی‌جادگیست کج نیاید سطر ما بیدل اگر مسطر بود

فایل صوتی غزلیات غزل شمارهٔ ۱۴۸۳

صوتی یافت نشد!

تصاویر

تصویری یافت نشد!

کامنت ها