بیدل دهلوی:مغتنمگیرید دامان دل آگاه را محرمان لبریزیوسف دیدهاند این چاه را
❈۱❈
مغتنمگیرید دامان دل آگاه را
محرمان لبریزیوسف دیدهاند این چاه را
در دبستان طلب تعطیل مشق درد نیست
همچونال خامه در دل خشکمپسند آهرا
❈۲❈
زحمت شیب و شباب ازپیکرخالی مکش
محوگیر از خاطر این تصویر سال و ماه را
درخور هرکسوت اینجا تار و پود دیگر است
بر نوای نی متن ماسورهٔ جولاه را
❈۳❈
پند ناصح پر منغصکرد وقت میکشان
ازکجا آورد این خر نغمهٔ جانکاه را
ناتوانیگر شفیع ما نگردد مشکل ست
عاجزان دارند یک سر زیر دندانکاه را
❈۴❈
چاپلوسی در طبیعت چند پنهان داشتن
حیله آخر پوست بر تن میدرّد روباه را
تاگهر باشد، حباب، آرایش عزت مباد
از سر بیمغز بردارید تاج شاه را
❈۵❈
میتوانکردن بدی را هم به حرف نیک، نیک
از اثر خالی مدان خاصیت افواه را
مرگ هم زحمتکش هستیست تاروز حساب
منزل ما جمع دارد پیچ وتاب راه را
❈۶❈
کارها داریم بیش از رنج دنیا، چاره نیست
احتیاج است آنکه رغبت میکند اکراه را
چون شرارم امتحان مدّ فرصت داغکرد
یکگره میدان نبود این رشتهٔ کوتاه را
❈۷❈
ای هوس شکرقناعتکنکه استغنای فقر
بر سر ما چتر شاهیکرد برگکاه را
یار غافل نیست بیدل لیک از شوق فضول
لغزش پا در هوای اشک دارد آه را
کامنت ها