گنجینه تاریخ ما

شعر پارسی یا شعر کلاسیک فارسی به شکل امروزی آن بیش از هزار سال قدمت دارد. شعر فارسی بر پایه عروض است و عمداً در قالب های مثنوی، قصیده و غزل س روده شده است. در گنج تاریخ ما به اشعار شاعران نامی ایران زمین به رایگان دسترسی خواهید داشت. همچنین به مرور زمان امکانات مناسبی به این مجموعه اضافه خواهد شد.

بیدل دهلوی:این انجمن افسانهٔ راز دهنی بود هر جلوه‌که دیدم نشنیدن سخنی بود

❈۱❈
این انجمن افسانهٔ راز دهنی بود هر جلوه‌که دیدم نشنیدن سخنی بود
این فرصت ‌هستی‌ که نفس‌ کشمکش ‌اوست هنگامهٔ بیتاب ‌گسستن رسنی بود
❈۲❈
تا پاک برآییم زگرمابهٔ اوهام قطع نفس از هر من و ما جامه‌کنی بود
جمعیت سر بستهٔ هر غنچه در این باغ زان پیش‌ که ‌گل در نظر آید چمنی بود
❈۳❈
تکرار نفس شد سبب مبحث اضداد امزوز تو و ماست‌ کزین پیش منی بود
در بیکسی‌ام خفت همچشمی ‌کس نیست ای بیخبران عالم غربت وطنی بود
❈۴❈
امروز جنون تب عشق تو ندارم صبح ازلم پنبهٔ داغ ‌کهنی بود
ما را به عد نیز همان قید وجود است زان زلف‌ گرهگبر به هرجا شکنی بود
❈۵❈
افسوس که دل را به جلایی نرساندیم صبح چمن آینهٔ صیقل‌زدنی بود
زین رشته ‌که در کارگه موی سفید است جولاه امل سسلسله ‌باف کفنی بود
❈۶❈
آخربه تپش مردم وآگاه نگشتم آن چاه‌ که زندانی اویم ذقنی بود
فردا شوی آگاه ز پرواز غبارم کاین خلعت نازک به بر گل بدنی بود
❈۷❈
بیدل فلک از ثابت و سیار کواکب فانوس خیال من و ما انجمنی بود

فایل صوتی غزلیات غزل شمارهٔ ۱۵۱۵

صوتی یافت نشد!

تصاویر

تصویری یافت نشد!

کامنت ها

rezasafari
2017-10-20T02:31:00
مارا به عدم نیز! همان قید وجود استچون زلف گره گیر...
rezasafari
2017-10-20T02:32:39
زان زلف گره گیر به هرجا شکنی بود...باعرض پوزش