بیدل دهلوی:بیقراری در دل آگاه طاقت میشود جوهر سیماب در آیینه حیرت میشود
❈۱❈
بیقراری در دل آگاه طاقت میشود
جوهر سیماب در آیینه حیرت میشود
بر شکست موج تنگی میکند آغوش بحر
عجز اگر بر خویش بالد عرض شوکت میشود
❈۲❈
گریهگر باشد غمی از زشتی اعمال نیست
روسیاهیها به اشکی ابر رحمت میشود
نفی قدر ما همان اثبات آبروی ماست
خاک را بر باد دادن اوج لذت میشود
❈۳❈
ای توانگر غرهٔ آرایش دنیا مباش
آنچه اینجا عزتاست آنجا مذلت میشود
قابل شایستگی چیزی به از تسلیم نیست
سجدهگر خود سهو همباشد عبادت میشود
❈۴❈
از مقیمان طربگاه دلیم اما چه سود
آب در آیینهها آخر کدورت میشود
شعلهگر دارد سراغ عافیت خاکسترست
سعی ما از خاک گشتن خواب راحت میشود
❈۵❈
مجمع امکانکه شور انجمنها ساز اوست
چشم اگر از خود توانی بست خلوت میشود
رنگ این باغم ز ساز عبرت آهنگم مپرس
هرکه از خود میرود بر من قیامت میشود
❈۶❈
نالهای کافیست گر مقصود باشد سوختن
یکشرر سامانصدگلخنبضاعت میشود
غافل از نیرنگ وضع احتیاج ما مباش
بینیازبهاستکاینجاگرد حسرت میشود
❈۷❈
غفلت ما شاهد کوتاهبینیهای ماست
گر رسا باشد نگه صیاد عبرت میشود
بسکه مد فرصت از پرواز عشرت بردهاند
بال تا بر هم زنی دست ندامت میشود
❈۸❈
بیدل اینگلشن به غارتدادهٔ جولان کیست
کز غبار رنگ وبو هر سو قیامت میشود
کامنت ها