بیدل دهلوی:تا مقابل بر رخ آن شعله پیکر میشود جوهر آیینهها بال سمندر میشود
❈۱❈
تا مقابل بر رخ آن شعله پیکر میشود
جوهر آیینهها بال سمندر میشود
گر چنین دارد اثر نیرنگ سودای خطش
صفحهٔ خورشید هم محتاج مسطر میشود
❈۲❈
حسن و عشق آنجا که با هم جوش الفت میزند
نور شمع آیینه و پروانه جوهر میشود
در محبت نیز رنگ زرد دارد اعتبار
هرکسی را شمع عزت روشن از زر میشود
❈۳❈
مژدهای کوشش که از توفان عالمگیر شوق
خاک ساحل مرده ما هم شناور میشود
در هوایت نامهٔ آهی گر انشا میکنم
رنگم از بیطاقتی بال کبوتر میشود
❈۴❈
میفزاید رونق قدر من از طعن خسان
تیغ تمکین مرا زنگار جوهر میشود
بینصیبان را هدایت مایهٔ گمراهیست
سایه رنگش در فروغ مه سیهتر میشود
❈۵❈
سعی پیری کم بسازد دستگاه مستیام
از خمیدن پیکر من خط ساغر میشود
در بساط پاکبازان خجلت آلودگیست
گر به آب دیده طرف دامنی تر میشود
❈۶❈
نسخهٔ ما را ورق گرداندنی در کار نیست
دفتر گل رنگ اگر گرداند ابتر میشود
بیندامت نیست بیدل وحشت اهل حیا
اشک را از ترک تمکین خاک بر سر میشود
کامنت ها