گنجینه تاریخ ما

شعر پارسی یا شعر کلاسیک فارسی به شکل امروزی آن بیش از هزار سال قدمت دارد. شعر فارسی بر پایه عروض است و عمداً در قالب های مثنوی، قصیده و غزل س روده شده است. در گنج تاریخ ما به اشعار شاعران نامی ایران زمین به رایگان دسترسی خواهید داشت. همچنین به مرور زمان امکانات مناسبی به این مجموعه اضافه خواهد شد.

بیدل دهلوی:سرکشی می‌خواستیم از پا نشستن در رسید شعله را آواز سدادیم خاکستر رسید

❈۱❈
سرکشی می‌خواستیم از پا نشستن در رسید شعله را آواز سدادیم خاکستر رسید
خویش را یک پر زدن دریاب و مفت جهد گیر زندگی برقی است نتوانی به خود دیگر رسید
❈۲❈
بدر می‌بالد مه نو از کمین‌ کاستن فربهی ما را ز راه پهلوی لاغر رسید
تا رسیدن محمل آوارگی سر منزلیم درگذشت از عالم ما هرکه هرجا در رسید
❈۳❈
دستگاه ما و من پا در رکاب برق داشت تا به ‌پروازی رسم آتش به بال و پر رسید
تا نفس جنبید بر خود احتیاج آمد بجوش یک تپیدن ساز کرد این رگ به صد نشتر رسید
❈۴❈
بی‌نصیب از بیعت مستان این محفل نی‌ام دست من بوسید پا‌ی هرکه تا ساغر رسید
مطلعی سر زد ز فکرم در کمینگاه خیال بیخبر رفتم ز خود پنداشتم دلبر رسید
❈۵❈
کاش همچون سایه درزنگار می‌کردم وطن آب برد آیینه‌ام را تا به روشنگر رسید
گریهٔ من از تنزلهای آثار حیاست آن عرق از جبهه‌ام‌گم شد به چشم تر رسید
❈۶❈
بی‌زبانیهای بیدل عالمی را داغ‌ کرد از خموشی برق این آتش به خشک و تر رسید

فایل صوتی غزلیات غزل شمارهٔ ۱۶۱۳

صوتی یافت نشد!

تصاویر

تصویری یافت نشد!

کامنت ها

محمد زلمی رحمانی
2020-05-02T23:12:26
این شعر را مرحوم استاد سر آهنگ در قالب آهنگ سرودند.البته تقریبا تمامی اشعار بیدل را.پیوند به وبگاه بیرونی