گنجینه تاریخ ما

شعر پارسی یا شعر کلاسیک فارسی به شکل امروزی آن بیش از هزار سال قدمت دارد. شعر فارسی بر پایه عروض است و عمداً در قالب های مثنوی، قصیده و غزل س روده شده است. در گنج تاریخ ما به اشعار شاعران نامی ایران زمین به رایگان دسترسی خواهید داشت. همچنین به مرور زمان امکانات مناسبی به این مجموعه اضافه خواهد شد.

بیدل دهلوی:کامجویان اندکی بر مطلب استغنا زنید یک تغافل برخیال پوچ پشت پا زنید

❈۱❈
کامجویان اندکی بر مطلب استغنا زنید یک تغافل برخیال پوچ پشت پا زنید
غنچه دارد لذّت سربستهٔ عیش بهار لب اگر آید بهم ‌بوسی بر آن لبها زنید
❈۲❈
سیلی امواج وقف خانه بر دوش حباب لنگری چون موج ‌گوهر در دل دریا زنید
شمع می‌گوید که ای در بند خواب افسردگان شعله هم آب است ‌گر بر روی غفلت وازنید
❈۳❈
ذوق حال از نام استقبال باطل می‌شود نیست امروز آنقدر فرصت‌ که بر فردا زنید
گر برون تازید از آرایش نام و نشان تخت آزادی به دوش همّت عنقا زنید
❈۴❈
رنگ گل ‌را ترجمان ‌گر غنچه ‌باشد خوش اداست خنده‌ها چون باده باید از لب مینا زنید
کلفت خمیازه از درد شکستن بدتر است تا به‌ کی حسرت ‌کشد سنگی به جام ما زنید
❈۵❈
زان پری جز بی‌ نشانی بر نمی‌دارد نقاب تا ابد گر شیشهٔ تحقیق بر خارا زنید
عمر ها شد ناز فطرت سرنگون خجلت است دامن‌.گردی که دارید اندکی بالا زنید
❈۶❈
بیدل از ساز نفس این نغمه می‌آید به‌گوش کای اسیران خانه زندان است بر صحرا زنید

فایل صوتی غزلیات غزل شمارهٔ ۱۶۲۶

صوتی یافت نشد!

تصاویر

تصویری یافت نشد!

کامنت ها