بیدل دهلوی:یاران در این بیابان از ما اثر مجویید گمگشتگی سراغیم ما را دگر مجویید
❈۱❈
یاران در این بیابان از ما اثر مجویید
گمگشتگی سراغیم ما را دگر مجویید
رنگی کزین چمن جست،با هیچکس نپیوست
گرد خرام فرصت از هر گذر مجویید
❈۲❈
خفّت زکفهٔ ما معراج بی وقاریست
خود سنج انفعالیم سنگ از شرر مجویید
در پیری از سر حرص مشکل بود گذشتن
زین تیغ زنگ فرسود آب اینقدر مجویید
❈۳❈
پا را جدا ز دامن تمکین چه احتمال است
در خانه آنچه گم شد بیرون در مجویید
رنگ پریدهای هست فرصت کمین وحشت
پرواز مقصد ما زین بال و پر مجویید
❈۴❈
بی دستگاه تحقیق پوچ است ناز فطرت
گر مغز معنیی نیست جز مو به سر مجویید
عقل و دلایل علم پامال برق عشقند
شب را به شمع و مشعل پیش سحر مجویید
❈۵❈
چون شمع، شرم مقصد بر خاک دوخت مژگان
سر رفته رفته باشد زین بیشتر مجویید
هرجا نفس فروماند بر دل فتاد بارش
گمگشتن پی موج جز در گهر مجویید
❈۶❈
جاییکه یأس بیدل نالد ز بینوایی
نم از مژه مخواهید آه از جگر مجویید
کامنت ها