گنجینه تاریخ ما

شعر پارسی یا شعر کلاسیک فارسی به شکل امروزی آن بیش از هزار سال قدمت دارد. شعر فارسی بر پایه عروض است و عمداً در قالب های مثنوی، قصیده و غزل س روده شده است. در گنج تاریخ ما به اشعار شاعران نامی ایران زمین به رایگان دسترسی خواهید داشت. همچنین به مرور زمان امکانات مناسبی به این مجموعه اضافه خواهد شد.

بیدل دهلوی:غبار فرصت از این خاکدان وهم مگیر که پیرگشت سحرتا دهن‌گشود به شیر

❈۱❈
غبار فرصت از این خاکدان وهم مگیر که پیرگشت سحرتا دهن‌گشود به شیر
امل به صبح قیامت رساند گرد نفس گذشت فرصت تقدیمت آن سوی تاخیر
❈۲❈
همین‌کشاکش اوهام تا ابد باقی‌ست فنا بجاست توخواهی بزی و خواه بمیر
در این چمن نفسی می‌کشیم و می‌گذربم گمان مبر به‌کمانخانه آرمیدن تیر
❈۳❈
نفس درازی اظهار جرأت آهنگ است به سرمه تا نرسد ناله‌، عذر ما بپذیر
هنوز دامن صحرا ز گردباد پُر است غبار عالم دیوانه نیست بی‌زنجیر
❈۴❈
در این ستمکده سود و زیان من این است که از شکستن دل ناله می‌کنم تعمیر
سیاه‌بختی‌ام آرایشی نمی‌خواهد ز خاک پیرهن سایه را بس است عبیر
❈۵❈
صفای دل به نفس عمرهاست می‌بازم چو صبح آینه در زنگ می‌کنم شبگیر
به ناتوانی من یاس می‌خورد سوگند که ناله‌ای نکشیدم چو خامهٔ تصویر
❈۶❈
ز ساز عجز به هرجا نفس زدم بیدل به قدر جوهر آیینه شد بلند صفیر

فایل صوتی غزلیات غزل شمارهٔ ۱۶۹۷

صوتی یافت نشد!

تصاویر

تصویری یافت نشد!

کامنت ها