بیدل دهلوی:رنگ طاقت سوخت اما وحشت آغازم هنوز چشم بر خاکستر بال است پروازم هنوز
❈۱❈
رنگ طاقت سوخت اما وحشت آغازم هنوز
چشم بر خاکستر بال است پروازم هنوز
بیتو پیش از اشک شبنم زین گلستان رفتهام
می دهد گل از شکست رنگ آوازم هنوز
❈۲❈
پیکرم چون اشک در ضبط نفس گردید آب
می شمارد عشق چون آیینه غمازم هنوز
زین چمن عمریست گلچین تماشای توام
دور از آغوش خیالت یک گل اندازم هنوز
❈۳❈
زندگی وصل است اما کو سر و برگ تمیز
چول نفس صیدم به فتراک است میتازم هنوز
عشق حیرانم، غبارم را کجا خواهد شکست
یک قلم پروازم و در چنگل بازم هنوز
❈۴❈
مژدهای از وصل دارم خانه خالی میکنم
ای نفس ضبطی که من آیینه پردازم هنوز
رفتهام عمریست زین محفل، نوای فرصتم
سادهلوحان رشته میبندند بر سازم هنوز
❈۵❈
مردهام اما همان رقص غبارم تازه است
خاک راه کیستم یا رب که مینازم هنوز
یک قفس قمریست از شور جنون خاکسترم
چون نگه در سرمه هم میبالد آوازم هنوز
❈۶❈
سوختن از شعلهٔ من خامی حسرت نبرد
دیدهام انجامکار و داغ آغازم هنوز
کی برم چون صبح کام از عشرت جان باختن
منکه چونگل از ضعیفی رنگ میبازم هنوز
❈۷❈
مشت خاکم تا کجا چرخم به پستی افکند
نقش پا گر افسرم سازد سرافرازم هنوز
شبنم رمطینتم بیدلگر افسردم چه باک
میرسد بر یک جهان بیطاقتی نازم هنوز
کامنت ها