گنجینه تاریخ ما

شعر پارسی یا شعر کلاسیک فارسی به شکل امروزی آن بیش از هزار سال قدمت دارد. شعر فارسی بر پایه عروض است و عمداً در قالب های مثنوی، قصیده و غزل س روده شده است. در گنج تاریخ ما به اشعار شاعران نامی ایران زمین به رایگان دسترسی خواهید داشت. همچنین به مرور زمان امکانات مناسبی به این مجموعه اضافه خواهد شد.

بیدل دهلوی:غبار ره شو و سرکوب صد حشم برخیز شه قلمرو فقری به این علم برخیز

❈۱❈
غبار ره شو و سرکوب صد حشم برخیز شه قلمرو فقری به این علم برخیز
به فیض عام ز امید قطع نتوان ‌کرد زبخت خفته میندیش و صبحدم برخیز
❈۲❈
غبار دل به زمین نقش خواهدت بستن کنون که بار سر و دوش توست کم برخیز
فرونشسته‌تر از جسم مرده است جهان دو روز گو به جنون جوشی ورم برخیز
❈۳❈
ز اغنیا به تواضع مباش غرهٔ امن چو اعتماد ز دیوارهای خم برخیز
حریف معنی تحقیق بودن آسان نیست به سرنگونی جاوید چون قلم برخیز
❈۴❈
شریک غفلت و آگاهی رفیقان باش به خواب چون مژه‌ها با هم و به هم برخیز
غبار هرزه‌دو دشت آفتی چه بلاست تو راکه گفت ز خاک ره عدم برخیز؟
❈۵❈
درای قافلهٔ صبح می‌دهد آواز که ای ستم‌زده رفتیم ما، تو هم برخیز
چو شمع سیرگریبان عصای همت تست به خود فرو رو و از فرق تا قدم برخیز
❈۶❈
در این ستمکده نومید خفته‌ای بیدل به آرزوی دلت می‌دهم قسم برخیز

فایل صوتی غزلیات غزل شمارهٔ ۱۷۳۰

صوتی یافت نشد!

تصاویر

تصویری یافت نشد!

کامنت ها