گنجینه تاریخ ما

شعر پارسی یا شعر کلاسیک فارسی به شکل امروزی آن بیش از هزار سال قدمت دارد. شعر فارسی بر پایه عروض است و عمداً در قالب های مثنوی، قصیده و غزل س روده شده است. در گنج تاریخ ما به اشعار شاعران نامی ایران زمین به رایگان دسترسی خواهید داشت. همچنین به مرور زمان امکانات مناسبی به این مجموعه اضافه خواهد شد.

بیدل دهلوی:خودسر ز عافیت به تکلف برید و بس آهی‌ که قد کشید به دل خط‌ کشید و بس

❈۱❈
خودسر ز عافیت به تکلف برید و بس آهی‌ که قد کشید به دل خط‌ کشید و بس
راه تلاش دیر و حرم طی نمی‌شود باید به طوف آبلهٔ پا رسید و بس
❈۲❈
جمعی‌ که در بهشت فراغ آرمیده‌اند طی‌ کرده‌اند جادهٔ دشت امید و بس
دل با همه شهود ز تحقیق پی نبرد آیینه آنچه دید همین عکس دید و بس
❈۳❈
ناز سجود قبلهٔ توفیق می‌کشیم زین‌ گردنی‌ که تا سر زانو خمید و بس
محمل‌کشان عجز، فلکتاز قدرتند تا آفتاب سایه به پهلو دوید و بس
❈۴❈
عیش بهار عشق ز پهلوی عجز نیست در باغ نیز، شمع‌ گل از خویش چید و بس
ما را درین ستمکده تدبیر عافیت ارشاد بسمل است‌ که باید تپید و بس
❈۵❈
هیهات راه مقصد ما وانموده‌اند بر جاده‌ای‌ که هیچ نگردد پدید و بس
خواندیم بی‌تمیز رقمهای خیر و شر از نامه‌ای که بود سراسر سفید و بس
❈۶❈
رفع تظلم دم پیری چه ممکن است هرجا رسید صبح‌ گریبان د‌رید و بس
بیدل پیام وصل به حرمان رساندنی‌است موسی برون پرده ندیدن شنید و بس

فایل صوتی غزلیات غزل شمارهٔ ۱۷۴۱

صوتی یافت نشد!

تصاویر

تصویری یافت نشد!

کامنت ها