بیدل دهلوی:تاکی افسردن دمی از فکر خود وارسته باش سر برونآر ازگریبان معنی برجسته باش
❈۱❈
تاکی افسردن دمی از فکر خود وارسته باش
سر برونآر ازگریبان معنی برجسته باش
گر نداری جرات از خانمان بر هم زدن
همچو میخون در جگر زین شیشهٔ بشکسته باش
❈۲❈
تا بفهمی ربط استعداد هستی و عدم
زین دو مصرع دور مگذر اندکی پیوسته باش
روزی اینجا در خور آدم دهن آماده است
محرم منقار ساز آن نهال پسته باش
❈۳❈
عزم صادق میرهاند چون تنت از بند طبع
شاید از پستی برون آیی کمر می بسته باش
دخل بیجایت ز درد اهل معنی غافل است
ناخنی تا هست دور از سینههای خسته باش
❈۴❈
چند باشی از فراموشان ایام وصال
رنگهای رفته یادت میدهم گلدسته باش
خواستم از دل برون آرم غبار حیرتی
تا به لب آمد نفس خونگشت وگفت: آهسته باش
❈۵❈
از اقامت شرم دارد بیدل استعداد شمع
هر قدر باشی درین محفل ز پا ننشسته باش
کامنت ها