گنجینه تاریخ ما

شعر پارسی یا شعر کلاسیک فارسی به شکل امروزی آن بیش از هزار سال قدمت دارد. شعر فارسی بر پایه عروض است و عمداً در قالب های مثنوی، قصیده و غزل س روده شده است. در گنج تاریخ ما به اشعار شاعران نامی ایران زمین به رایگان دسترسی خواهید داشت. همچنین به مرور زمان امکانات مناسبی به این مجموعه اضافه خواهد شد.

بیدل دهلوی:نرسیدی به فهم خود ره عزم دگرگشا به جهانی‌که نیستی مژه بربند و درگشا

❈۱❈
نرسیدی به فهم خود ره عزم دگرگشا به جهانی‌که نیستی مژه بربند و درگشا
زگرانجانی‌ات مبادکه شود ناله منفعل به جنون سپند زن پی منقار پرگشا
❈۲❈
تپش خلق پیش وپس نه زعشق است نی هوس شررکاغذ است و بس تو هم اندک نظرگشا
ز فسردن مکش تری به فسونهای عافیت همه‌گر موج‌گوهری به رمیدن‌کمرگشا
❈۳❈
به چه فرصت وفاکندگل تمکین فروشی‌ات به تماشای چشمکی زه سنگ وشررگشا
سحر نشئه فطرتی ته خاک از چه غفلتی نفسی صرف جوش‌کن ز خم چرخ سرگشا
❈۴❈
هوس جوع و شهوتت شده دام مذلتت اگر از نوع آدمی ز خود افسار خرگشا
ادب آموز محرمان لب خشکی است بی‌بیان به محیط آشنا نه‌ای رگ موج‌گوهرگشا
❈۵❈
ادبی تا تسلسلت نکند شیشه بی‌ملت که به انداز قلقلت پریی هست پرگشا
دل ودستی نبسته‌ای به‌چه غم در شکسته‌ای تو به راهت نشسته‌ای‌گره این است برگشا
❈۶❈
اگر انشای بیدلت ز حلاوت نشان دهد شقی از خامه طرح‌کن در مصر شکرگشا

فایل صوتی غزلیات غزل شمارهٔ ۱۷۷

صوتی یافت نشد!

تصاویر

تصویری یافت نشد!

کامنت ها

حمید سلطان
2011-02-09T09:39:07
این وزن را غریب مخبون گفته اند-وا لله اعلم با لصواب .