گنجینه تاریخ ما

شعر پارسی یا شعر کلاسیک فارسی به شکل امروزی آن بیش از هزار سال قدمت دارد. شعر فارسی بر پایه عروض است و عمداً در قالب های مثنوی، قصیده و غزل س روده شده است. در گنج تاریخ ما به اشعار شاعران نامی ایران زمین به رایگان دسترسی خواهید داشت. همچنین به مرور زمان امکانات مناسبی به این مجموعه اضافه خواهد شد.

بیدل دهلوی:دلی دارم که غیر از غنچه بودن نیست بهبودش تبسم همچو زخم صبح می‌سازد نمکسودش

❈۱❈
دلی دارم که غیر از غنچه بودن نیست بهبودش تبسم همچو زخم صبح می‌سازد نمکسودش
توان از حیرتم جام دو عالم نشئه پیمودن نگاهی سوده‌ام امشب به لبهای می‌آلودش
❈۲❈
ز موج خط‌ وقار شعلهٔ حسنش تماشا کن که تمکین می‌چکد همچون رگ یاقوت از دودش
نکردی انتخاب نقش از داغ دل عاشق عبث چون کعبتین نرد افکندی ز کف زودش
❈۳❈
گر آهنگ پر فشانی کند پروانهٔ بزمت چراغان سر کشد از گرد بال شعله فرسودش
جهانی در تلاش آبرو ناکام می‌میرد نمی‌داند که غیر از خاک گشتن نیست مقصودش
تو خواهی بوی‌گل‌، خواهی شرار سنگ باش اینجا
ز خود رفتن رهی داردکه نتوان‌کرد مسدودش
❈۴❈
ز بیدردی مبادا منفعل سازی محبت را کز آغوش قبول خوبش هم دور است مردودش
ز سر تا پای من در حسرت دیدار می‌کاهد به آن ذوقی‌که بر آیینهٔ دل باید افزودش
❈۵❈
مپرس از دستگاه نیستی سرمایهٔ هستی عدم بی‌پرده شد تا اینقدرکردند موجودش
سیاهی‌کی ز دست زرشماران می‌رود بیدل به هر جا آتش افروزی اثر می‌ماند از دودش

فایل صوتی غزلیات غزل شمارهٔ ۱۷۷۳

صوتی یافت نشد!

تصاویر

تصویری یافت نشد!

کامنت ها