گنجینه تاریخ ما

شعر پارسی یا شعر کلاسیک فارسی به شکل امروزی آن بیش از هزار سال قدمت دارد. شعر فارسی بر پایه عروض است و عمداً در قالب های مثنوی، قصیده و غزل س روده شده است. در گنج تاریخ ما به اشعار شاعران نامی ایران زمین به رایگان دسترسی خواهید داشت. همچنین به مرور زمان امکانات مناسبی به این مجموعه اضافه خواهد شد.

بیدل دهلوی:جوانی دامن افشان رفت و پیری هم به دنبالش گذشت از قامت خم‌ گوش بر آواز خلخالش

❈۱❈
جوانی دامن افشان رفت و پیری هم به دنبالش گذشت از قامت خم‌ گوش بر آواز خلخالش
ز پرواز نفس آگه نی‌ام لیک اینقدر دانم که آخر تا شکستن میرسد سعی پر و بالش
❈۲❈
به خواب وهم تعبیر بلندی‌کرده‌ام انشا به‌گردون می‌تند هرکس بقدر گردش حالش
وداع ساز هستی‌ کن‌ که اینجا هر چه پیدا شد نفس‌ گردید بر آیینهٔ تحقیق تمثالش
❈۳❈
مزاج ناتوان عشق چون آتش تبی دارد که جز خاکستر بنیاد هستی نیست تبخالش
شبستان جنون دیگر چه رونق داشت حیرانم چراغان‌ گر نمی‌بود از شرار سنگ اطفالش
❈۴❈
گرفتم نوبهار آمد چه دارد گل در این گلشن همان آیینه‌دار وحشت پار است امسالش
به ضبط نالهٔ دل می‌گدازم پیکر خود را مگر در سرمه غلتم تا کنم یک خامشی لالش
❈۵❈
غنا و فقر هستی آنقدر فرصت نمی‌خواهد نفس هر دم زدن بی‌پرده است ادبار و اقبالش
به هر کلکی ‌که پردازند احوال من بیدل چو تار ساز بالد تا قیامت ناله از نالش

فایل صوتی غزلیات غزل شمارهٔ ۱۸۰۴

صوتی یافت نشد!

تصاویر

تصویری یافت نشد!

کامنت ها