بیدل دهلوی:ما رشتهٔ سازیم مپرس از ادب ما صد نغمه سرودیم ونشد بازلب ما
❈۱❈
ما رشتهٔ سازیم مپرس از ادب ما
صد نغمه سرودیم ونشد بازلب ما
چون مردمک، آیینهٔ جمعیت نوریم
در دایرهٔ صبح نشستهست شب ما
❈۲❈
بیتابی دل آتش سودایکه دارد
تبخال به خورشید رساندهست تب ما
هستی چوعدم زین من و ما هیچ ندارد
بینشئه بلند است دم؟غ طرب ما
❈۳❈
ابرام تک و تاز غباریم درین دشت
جانیکه نداریم چه؟د به لب ما
چون ذره پراکندگی انشای ظهوریم
جزما نقطیکوک؟رد منتخب ما
❈۴❈
تا معنی اسرار پری فاش توان خواند
مکتوب بهکهسار؟رید زحلب ما
گمگشتهٔ تحقیق خود آوارهٔ وهم است
ما را بگذارید به درد طلب ما
❈۵❈
نی قابل عجزیم نه مقبول تعین
ازننگ به آدمکه رساند نسب ما
پیداستکه جز صورت عنقا چه نماید
آیینه ندارد دل بیدل لقب ما
کامنت ها