بیدل دهلوی:ای ز لعلت سخن گلاب فروش نگه از نرگست شراب فروش
❈۱❈
ای ز لعلت سخن گلاب فروش
نگه از نرگست شراب فروش
تیغ ناز تو موجها دارد
از سر بیدلان حباب فروش
❈۲❈
زبن دو نیرنگ قطع نتوان کرد
جلوهگر باش یا نقاب فروش
ذرهای مهر بینشان خودی
هرکجا باشی آفتاب فروش
❈۳❈
زاهدا کار عشق بیسببی است
تو دعاهای مستجاب فروش
فرصت اینجا ترانهٔ عنقاست
گر توقف کنی شتاب فروش
❈۴❈
میروی چشم بسته زین بازار
جنسهای نگه به خواب فروش
نقش هر ذرهای که میبینی
آفتابی است انتخاب فروش
❈۵❈
زندگانی قماش راحت نیست
تا نفس داری اضطراب فروش
برق تازان ز خود برون رفتند
حیرت ما همان رکاب فروش
❈۶❈
حرف بیموقع از حیا دور است
آبم از پیری شباب فروش
ای شعورت خیالباف جنون
این کتانها به ماهتاب فروش
❈۷❈
همه سقای آبروی خودند
یک دو گوهر تو نیز آب فروش
بیدل اینجا کجاست دام و چه صید
دلکمندیست پیچ و تاب فروش
کامنت ها